جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 309

7 و آحاز رسولان نزد ت� ْغ َل ْت َفلاس�ر ، پادشاه آشور ، فرستاده ، گفت: » من بندة تو و پسر تو هستم. پس برآمده ، مرا از دست پادشاه ا َرام و از دست پادشاه اسرائيل كه به ضد من برخاسته اند ، رهايي ده.
8 و آحاز ، نقره و طلايي را كه در خانة خداوند و در خزانه هاي خانة پادشاه يافت شد ، گرفته ، آن را نزد پادشاه آشور پيشكش فرستاد. 9 پس پادشاه آشور ، وي را اجابت نمود و پادشاه آشور به دمشق برآمده ، آن را گرفت و اهل آن را به قير به اسيري برد و ر�ص�ين� را به قتل رسانيد.
‎10‎ و آحاز پادشاه براي ملاقات ت� ْغ َل ْت َفلاس�ر ، پادشاه آشور ، به دمشق رفت و مذبحي را كه در دمشق بود ، ديد و آحاز پادشاه شبيه مذبح و شكل آن را برحسب تمامي صنعتش نزد ُاوري�اي كاهن فرستاد.
ساخت.
‎11‎ و ُاوري�اي كاهن مذبحي موافق آنچه آحاز پادشاه از دمشق فرستاده بود ، بنا كرد ، و ُاوري�اي كاهن تا وقت آمدن آحاز پادشاه از دمشق ، آن را همچنان
‎12‎ و چون پادشاه از دمشق آمد ، پادشاه مذبح را ديد. و پادشاه به مذبح نزديك آمده ، بر آن قرباني گذرانيد.
‎13‎ و قرباني سوختني و هدية آردي خود را سوزانيد و هدية رييختني خويش را ريخت و خون ذبايح سلامتي خود را بر مذبح پاشيد. ‎14‎ و مذبح برنجين را كه پيش خداوند بود ، آن را از روبروي خانه ، از ميان مذبح خود و خانة خداوند آورده ، آن را به طرف شمالي آن مذبح گذاشت.
‎15‎ و آحاز پادشاه ، ُاوري�اي كاهن را امر فرموده ، گفت: قرباني سوختني صبح و هدية آردي شام و قرباني سوختني پادشاه و هدية آردي او را با قرباني سوختني تمامي قوم زمين و هدية آردي ايشان و هداياي ريختني ايشان بر مذبح و هدية آردي ايشان بر مذبح بزرگ بگذران ، و تمامي خون قرباني سوختني و تمامي خون ذبايح را بر آن بپاش ؛ اما مذبح برنجين براي من باشد تا مسألت نمايم.
‎16‎ پس ُاوري�اي كاهن بر وفق آنچه آحاز پادشاه امر فرموده بود ، عمل نمود.
‎17‎ و آحاز پادشاه ، حاشيه پايه ها را بريده ، حوض را از آنها برداشت و درياچه را از بالاي گاوان برنجيني كه زير آن بودند ، فرود آورد و آن را بر سنگ فرشي گذاشت.
‎18‎ و رواق س�ب�ت را كه در خانه بنا كرده بودند و راهي را كه پادشاه از بيرون به آن داخل مي شد ، در خانه خداوند به خاطر پادشاه آشور تغيير داد.
‎19‎ و بقية اعمال آحاز كه كرد ، آيا در كتاب تواريخ اي�ام پادشاهان يهودا مكتوب نيست ؟ ‎20‎ پس آحاز با پدران خود خوابيد و با پدران خويش در شهر داود دفن شد و پسرش ح�ز ْقيا در جايش پادشاه شد.
‎17‎ 1 در سال دوازده ِم آحاز ، پادشاه يهودا ، ه�و َشع بن ايلا بر اسرائيل در سامره پادشاه شد و نه سال سلطنت نمود.
2 و آنچه درنظر خداوند ناپسند بود ، به عمل آورد ، اما نه مثل پادشاهان اسرائيل كه قبل از او بودند.
3 و َش ْل م�ناس�ر ، پادشاه آشور ، به ضد وي برآمده ، ه�و َشع ، بندة او شد و براي او پيشكش آورد. 4 اما پادشاه آشور در ه�وش َع خيانت يافت زيرا كه رسولان نزد س�وء ، پادشاه مصر فرستاده بود و پيشكش مثل هر سال نزد پادشاه آشور نفرستاده. پس پادشاه آشور او را بند نهاده ، در زندان انداخت.
5 و پادشاه آشور بر تمامي زمين هجوم آورده ، به سامره برآمد و آن را سه سال محاصره نمود. 6 و در سال نه ِم ه�و َشع ، پادشاه آشور ، سامره را گرفت و اسرائيل را به آشور به اسيري برد و ايشان را در ح� َلح� و خابور بر نهر ج�وزان و ر شهرهاي ماديان سكونت داد.
7 و از اين جهت كه بني اسرائيل به ي�ه�و�ه ، خداي خود كه ايشان را از زمين مصر از زير دست فرعون ، پادشاه مصر بيرون آورده بود ، گناه ورزيدند و از خدايان ديگر ترسيدند ،
8 و در فرايض ام�ت هايي كه خداوند از حضور بني اسرائيل اخراج نموده بود و در فرايضي كه پادشاهان اسرائيل ساخته بودند ، سلوك نمودند ، 9 و بني اسرائيل به خلاف ي�ه�و�ه ، خداي خود كارهايي را كه درست نبود ، س�ر� ًا به عمل آوردند ، و در جميع شهرهاي خود ، از برجهاي ديدبانان تا شهرهاي حصاردار ، مكان هاي بلند براي خود ساختند ،
‎10‎ و تماثيل و اشيريم بر هر تل بلند و زير هر درخت سبز براي خويشتن ساختند ،
‎11‎ و در آن جايها مثل ام�ت هايي كه خداوند از حضور ايشان رانده بود ، در مكان هاي بلند بخور سوزانيدند و اعمال زشت به جا آورده ، خشم خداوند را به هيجان آوردند ،
‎12‎ و بتها را عبادت نمودند كه دربارة آنها خداوند به ايشان گفته بود ، اين كار را مكنيد ،
‎13‎ و خداوند به واسطة جميع انبيا و جميع رائيان بر اسرائيل و بر يهودا شهادت مي داد و مي گفت: از طريقهاي زشت خود بازگشت نماييد و اوامر و فرايض مرا موافق تمامي شريعتي كه به پدران شما امر فرمودم و به واسطة بندگان خود ، انبيا نزد شما فرستادم ، نگاه داريد ،
‎14‎ اما ايشان اطاعت ننموده ، گردنهاي خود را مثل گردنهاي پدران ايشان كه به ي� ه�و� ه ، خداي خود ايمان نياوردند ، سخت گردانيدند ،
‎309‎