جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 283

8 و سلطنت را از خاندان داود دريده ، آن را به تو دادم ، و تو مثل بندة من ، داود نبودي كه اوامر مرا نگاه داشته ، با تمامي دل خود مرا پيروي مي نمود ، و آنچه درنظر من راست است ، معمول مي داشت و بس.
9 اما تو از همة كساني كه قبل از تو بودند زياده شرارت ورزيدي و رفته ، خدايان غير و بتهاي ريخته شده به جهت خود ساختي و غضب مرا به هيجان آوردي و مرا پشت سر خود انداختي.
‎15‎
‎10‎ بنابراين اينك من بر خاندان ي�ر�ب�عام بلا عارض مي گردانم و از ي�ر�ب�عام هر مرد را و هر محبوس و آزاد را كه در اسرائيل باشد ، منقطع مي سازم ، و تمامي خاندان ي�ر�ب�عام را دور مي اندازم چنانكه سرگين را بالكل دور مي اندازند.
‎11‎ هركه از ي�ر�ب�عام در شهر بميرد ، سگان بخورند ، و هركه در صحرا بميرد ، مرغان هوا بخورند زيرا خداوند اين را گفته است.
‎12‎ پس تو برخاسته به خانة خود برو و به مجرد رسيدن پايهايت به شهر ، پسر خواهد مرد.
‎13‎ و تمامي اسرائيل براي او نوحه نموده ، او را دفن خواهند كرد زيرا كه او تنها از نسل ي�ر�ب�عام به قبر داخل خواهد شد ، به علت اينكه با او چيز نيكو نسبت به ي�ه�و�ه ، خداي اسرائيل در خاندان ي�ر�ب�عام يافت شده است.
‎14‎ و خداوند امروز پادشاهي بر اسرائيل خواهد برانگيخت كه خاندان ي�ر�ب�عام را منقطع خواهد ساخت و چه بگويم الآن نيز واقع شده است.
‎15‎ و خداوند اسرائيل را خواهد زد مثل ني اي كه در آب متحرك شود ، و ريشة اسرائيل را از اين زمين نيكو كه به پدران ايشان داده بود ، خواهند كند و ايشان را به آن طرف نهر پراكنده خواهد ساخت ، زيراكه اشيريم خود را ساخته ، خشم خداوند را به هيجان آوردند.
‎16‎ و اسرائيل را به سبب گناهناني كه ي�ر�ب�عام ورزيده ، و اسرائيل را به آنها مرتكب گناه ساخته است ، تسليم خواهد نمود. ‎17‎ پس زن ي�ر�ب�عام برخاسته ، و روانه شده ، به ت�ر� َصه آمد و به مجرد رسيدنش به آستانة خانه ، پسر مرد.
‎18‎ و تمامي اسرائيل او را دفن كردند و برايش ماتم گرفتند ، موافق كلام خداوند كه به واسطة بندة خود ، َاخ�ي�اي نبي گفته بود. ‎19‎ و بقية وقايع ي�ر�ب�عام كه چگونه جنگ كرد و چگونه سلطنت نمود ، اينك در كتا ِب تواري ِخ اي�ا ِم پادشاهان� اسرائيل مكتوب است. ‎20‎ و اي�امي كه ي�ر�ب�عام سلطنت نمود ، بيست و دو سال بود. پس با پدران خود خوابيد و پسرش ناداب به جايش پادشاه شد.
‎21‎ و ر�ح�ب�عام بن سليمان در يهودا سلطنت مي كرد. و ر�ج�ب�عام چون پادشاه شد چهل و يك ساله و در اورشليم ، شهري كه خداوند از تمام اسباط اسرائيل برگزيد تا اسم خود را در آن بگذرد ، هفده سال پادشاهي كرد. و اسم مادرش ن َع�ن َة ع�م�و َنيه بود.
‎22‎ و يهودا در نظر خداوند شرارت ورزيدند ، و به گناهاني كه كردند ، بيشتر از هر آنچه پدران ايشان كرده بودند ، غيرت او را به هيجان آوردند.
‎23‎ و ايشان نيز مكانهاي بلند و ستونها و اشيريم بر هر تل بلند و زير هر درخت سبز بنا نمودند. ‎24‎ و الواط نيز در زمين بودند و موافق رجاسات ام�ت هايي كه خداوند از حضور بني اسرائيل اخراج نموده بود ، عمل مي نمودند.
‎25‎ و در سال پنجم ر�ح�ب�عام پادشاه واقع شد كه شيشق پادشاه مصر به اورشليم برآمد.
‎26‎ و خزانه هاي خانة خداوند و خزانه هاي خانة پادشاه را گرفت و همه چيز را برداشت و جميع سپرهاي طلايي كه سليمان ساخته بود ، برد. ‎27‎ و ر�ح�ب�عام پادشاه به عوض آنها سپرهاي برنجين ساخت و آنها را به دست سرداران شاطراني كه د ِر خانة پادشاه را نگاهباني مي كردند ، سپرد.
‎28‎ و هر وقتي كه پادشاه به خانة خداوند داخل مي شد ، شاطران آنها را برمي داشتند و آنها را به حجرة شاطران باز مي آوردند. ‎29‎ و بقية وقايع ر�ح�ب�عام و هر چه كرد ، آيا در كتاب تواريخ اي�ام پادشاهان يهودا مكتوب نيست ؟ ‎30‎ و در ميان ر�ح�ب�عام و ي�ر�ب�عام درتمامي روزهاي ايشان جنگ مي بود.
‎31‎ و ر�ح�ب�عام با پدران خويش خوابيد و در شهر داود با پدران خود دفن شد ، واسم مادرش ن َع�م�ة ع�م�و�نيه بود و پسرش ا َبي�ام در جايش پادشاهي نمود.
1 و در سال هجدهم پادشاهي ي�ر�ب�عام بن نباط ، َابي�ام بريهودا پادشاه شد.
2 سه سال در اورشليم سلطنت نمود و اسم مادرش م�ع� َكه دختر َاب�شالوم بود.
3 و در تمامي گناهاني كه پدرش قبل از او كرده بود ، سلوك مي نمود ، و دلش با ي�ه�و�ه ، خدايش مثل دل پدرش داود كامل نبود. 4 اما ي�ه�و� ه ، خدايش به خاطر داود وي را نوري در اورشليم داد تا پسرش را بعد از او برقرار گرداند ، و اورشليم را استوار نمايد. 5 چونكه داود آنچه درنظر خداوند راست بود ، بجا مي آورد و ازهر چه اورا امر فرموده ، تمام روزهاي عمرش تجاوز ننموده بود ، مگر در امر ا ُورياي ح ّتي.
6 و درميان ر�ح�ب�عام و ي�ر�ب�عام تمام روزهاي عمرش جنگ بود. 7 و بقية وقايع َابي�ام و هر چه كرد ، آيا در كتاب تواريخ اي�ام پادشاهان يهودا مكتوب نيست ؟ و درميان َابي�ام و ي�ر�بعام جنگ بود.
8 و ا َبي�ام با پدران خويش خوابيد و او را در شهر
9 و در سال بيستم ي�ر�بعام پادشاه اسرائيل ، آسا بر يهودا پادشاه شد.
داود دفن كردند و پسرش آسا در جايش سلطنت نمود.
‎10‎ و در اورشليم چهل و يك سال پادشاهي كرد و اسم مادرش م�ع� َكه دختر َاب�شالوم بود.
‎283‎