جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 140

6 و آنها را بالك ّل هلاك كرديم ، چنانكه با سيحون ، ملك ح�شبون كرده بوديم ؛ هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاك ساختيم.
7 و تمامي بهايم و غنيمت شهرها را براي خود به غارت برديم.
8 و درآن وقت زمين را از دست دو م�ل�ك ا َموريان كه به آن طرف ا ُر�د�ن بودند ، از وادي َار� ُنون تا جبل حرمون ، گرفتيم. 9 و اين حرمون را صيدونيان س�ر�ي�و ن مي خوانند و اموريان آن را س�ن ِير� مي خوانند.
‎10‎ تمام شهرهاي هامون و تمامي جلعاد و تمامي باشان تا س�ل َخه و َاد�ر�ع�ي كه شهرهاي مملكت عوج در باشان بود.
‎11‎ زيرا كه عوج ملك باشان از بقية رفائيان تنها باقي مانده بود. اينك تخت خواب او تخت آهنين است آيا آن در ر�ب�ت بني عم�ون نيست. و طولش نه ذراع و عرضش چهار ذراع برحسب ذراع آدمي مي باشد.
‎12‎ و اين زمين را در آن وقت به تصرف آورديم ، و آن را از ع�روعير كه بر كنار وادي ارنون است و نصف كوهستان جلعاد و شهرهايش را به رؤبينيان و جاديان دادم.
‎13‎ و بقية جلعاد و تمامي باشان را كه مملكت عوج باشد ، به نصف سبط منس�ي دادم ، يعني تمامي مرزوبوم ارجوب را با تمامي ايشان كه زمين رفائيان ناميده مي شود.
‎14‎ يائيربن منس�ي تمامي مرزبوم ارجوب را تا حد� ج�شوريان و م�ع�ك�يان گرفت ، و آنها را تا امروز به اسم خود باشان ، ح�و�وت يائير ناميد.
‎15‎ و جلعاد را به ماكير دادم. ‎16‎ و به رؤبينيان و جاديان ، از جلعاد تا وادي ا�رنون ، هم وسط وادي و هم كناره اش تا وادي ي�ب�و ق را كه حد بني عم�ون باشد ، دادم.
‎17‎ و ع�ر�ب�ه را نيز و ُا �رد�ن و كناره اش را از ك� ِنّ‏ ِر ْت تا درياي عربه كه بحر الملح باشد ، زير دامنه هاي ف�س�ج�ه به طرف مشرق دادم.
‎18‎ و در آن وقت به شما امر فرموده ، گفتم: ي�ه�و�ه خداي شما اين زمين را به شما داده است تا آن را به تصرف آوريد ؛ پس جميع مردان جنگي شما مهيا شده ، پيش روي برادران خود ، بني اسرائيل ، عبور كنيد.
‎19‎ ليكن زنان و اطفال و مواشي شما ، چونكه مي دانم مواشي بسيار داريد ، در شهرهاي شما كه به شما دادم ، بمانند ، ‎20‎ تا خداوند به برادران شما مثل شما آرامي دهد ، و ايشان نيز زميني را كه ي�ه�و�ه خداي شما به آنطرف ا ُر�د�ن به ايشان مي دهد ، به تصرف آورند ؛ آنگاه هر يكي از شما به ملك خود كه به شما دادم ، برگرديد.
‎21‎ و درآن وقت يوشع را امر فرموده ، گفتم: هرآنچه ي� ه�و� ه ، خداي شما ، به اين دو پادشاه كرده است ، چشمان تو ديد. پس خداوند با تمامي ممالكي كه بسوي آنها عبور مي كني ، چنين خواهد كرد.
‎22‎ از ايشان مترسيد زيرا كه ي�ه�و�ه خداي شماست كه براي شما جنگ مي كند.
‎23‎ و آنوقت نزد خداوند استغاثه كرده ، گفتم: ‎24‎ اي خداوند ي�ه�و�ه تو به نشان دادن عظمت و دست قوي خود به بنده ات شروع كرده اي ، زيرا كدام خداست در آسمان يا در زمين كه مثل اعمال و جبروت تو مي تواند عمل نمايد.
‎25‎ تم ّنا اينكه عبور نمايم و زمين نيكو را كه به آنطرف ا ُر�د�ن است و اين كوه نيكو و ُلب�نان را ببينم.
‎26‎ ليكن خداوند بخاطر شما با من غضبناك شده ، مرا اجابت ننمود و خداوند مرا گفت: تو را كافي است. بار ديگر در بارة اين امر با من سخن مگو. ‎27‎ به قله ف�س�جه برآي و چشمان خود را به طرف مغرب و شمال و چنوب و مشرق بلند كرده ، به چشمان خود ببين ، زيرا كه از اين ا ُر�د�ن نخواهي گذشت.
‎28‎ اما يوشع را امر فرموده ، او را دلير و قوي گردان ، زيرا كه او پيش اين قوم عبور نموده ، زميني را كه تو خواهي ديد ، براي ايشان تقسيم خواهد نمود. ‎29‎ پس در در�ه ، در برابر بيت َف ُغور توقف نموديم.
4 1 پس الآن اي اسرائيل ، فرايض و احكامي را كه من به شما تعليم مي دهم تا آنها را بجا آوريد بشنويد ، تا زنده بمانيد و داخل شده ، زميني را كه ي�ه�و� ه ، خداي پدران شما ، به شما مي دهد به تصر�ف آوريد.
2 بر كلامي كه من به شما امر مي فرمايم چيزي ميفزاييد و چيزي از آن كم منماييد ، تا اوامر ي�ه�و�ه خداي خود را كه به شما امر مي فرمايم ، نگاه داريد.
3 چشمان شما آنچه را خداوند در ب�عل فغور كرد ديد ، زيرا هر كه پيروي ب�عل فغور كرد ، ي�ه�و�ه خداي تو ، او را از ميان تو هلاك ساخت. 4 اما جميع شما كه به ي�ه�و�ه خداي خود م�لصق شديد ، امروز زنده مانديد.
5 اينك چنانكه ي�ه�و� ه ، خدايم ، مرا امر فرموده است ، فرايض و احكام به شما تعليم نمودم ، تا در زميني كه شما داخل آن شده ، به تصرف مي آوريد ، چنان عمل نماييد.
6 پس آنها را نگاه داشته ، بجا آوريد زيرا كه اين حكمت و فطانت شماست ، درنظر قومهايي كه چون اين فرايض را بشنوند ، خواهند گفت: هر آينه اين طايفه اي بزرگ� ، قوم حكيم ، و فطانت پيشه اند.
‎140‎