جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «تاریکی در ظهر» | Page 5
می او نگهبان که است صدا بی سنگی همانند مسيح جسد . دادند قرار يوسف
خواهد يکشنبه روز در را مرگ بردگان او . گفت سخن جمعه روز در او . باشد
. کرد سکوت عيسی شنبه، روز در اما . رهانيد
ﭘاره را معبد ﭘرده او . فراخواند جمعه روز در را خود او . خداست بنابراين •
ﭘسر و ﭘوشاند را آسمان خورشيد غلطانيد، را سنگ کرد، باز را مقبره کرد،
. خواند فرا جمعه روز در را خدا زمين، . کرد قربانی را آسمان