15
28 و آبها برگشته ، ارابه ها و سواران و تمام لشكر فرعون را كه از عقب ايشان به دريا درآمده بودند ، پوشانيد ، كه يكي از ايشان هم باقي نماند.
29 اما بني اسرائيل درميان دريا به خشكي رفتند ، و آبها براي ايشان ديواري بود به طرف راست و به طرف چپ. 30 و در آن روز خداوند اسرائيل را از دست مصريان خلاصي داد و اسرائيل مصريان را به كنار دريا مرده ديدند.
31 و اسرائيل آن كارعظيمي را كه خداوند به مصريان كرده بود ديدند ، و قوم از خداوند ترسيدند ، و به خداوند و به بندة او موسي ايمان آوردند.
1 آنگاه موسي و بني اسرائيل اين سرود را براي خداوند سراييده ، گفتند كه: يهوه را سرود مي خوانم زيرا كه با جلال مظفر شده است. اسب و سوارش را به دريا انداخت.
خوانم.
2 خداوند قوت و تسبيح من است. و او نجات من گرديده است. اين خداي من است ، پس او را تمجيد مي كنم. خداي پدر من است ، پس او را متعال مي
3 خداوند مرد جنگي است نام او يهوه است. 4 ارابه ها و لشكرفرعون رابه دريا انداخت. مبارزان برگزيدة او در درياي قلزم غرق شدند.
5 ُلج�ه ها ايشان را پوشانيد. مثل سنگ به ژرفيها فرو رفتند. 6 دست راست تو اي خداوند ، به قوت جليل گرديده. دست راست تواي خداوند ، دشمن را خرد شكسته است ،
7 و به كثرت جلال خود خصمان را منهدم ساخته اي. غضب خود را فرستاده ، ايشان را چون خاشاك سوزانيده اي ، 8 و به َن ْفخ�ة بيني تو آبها فراهم گرديد. و موجها مثل توده بايستاد و لجه ها در ميان دريا منجمد گرديد.
9 دشمن گفت تعاقب مي كنم و ايشان را فرو مي گيرم ، و غارت را تقسيم كرده ، جانم از ايشان سير خواهد شد. شمشير خود را كشيده ، دست من ايشان را هلاك خواهد ساخت ،
10 و چون به نفخة خود دميدي ، دريا ايشان را پوشانيد. مثل سرب در آبهاي زورآور غرق شدند.
11 كيست مانند تو اي خداوند در ميان خدايان ؟ كيست مانند تو جليل در قدوسيت ؟ تو مهيب هستي در تسبيح خود و صانع عجايب!
12 چون دست راست خود را دراز كردي ، زمين ايشان را فرو برد.
13 اين قو ِم خويش را كه فديه دادي ، به رحمانيت خود ، رهبري نمودي. ايشان را به قوت خويش به سوي مسكن قدس خود هدايت كردي. 14 امتها چون شنيدند ، مضطرب گرديدند لرزه بر سكنة فلسطين مستول گرديد. 15 آنگاه امراي ادوم در حيرت افتادند. و اكابر موآب را لرزه فرو گرفت ، و جميع سكنة كنعان گذاخته گرديدند.
16 ترس و هراس ، ايشان را فرو گرفت. از بزرگي بازوي تو مثل سنگ ساكت شدند ، تا قوم تو اي خداوند عبور كنند. تا اين قومي كه تو خريده اي ، عبور كنند.
17 ايشان را داخل ساخته ، در جبل ميراث خود غرس خواهي كرد ، به مكاني كه تو اي خداوند مسكن خود ساخته اي ، يعني آن مقام مقدسي كه دستهاي تو اي خداوند مستحكم كرده است.
16
18 خداوند سلطنت خواهد كرد تا ابدالآباد. 19 زيرا كه اسبهاي فرعون با ارابه ها و سوارانش به دريا درآمدند ، و خداوند آب دريا را بر ايشان برگردانيد. اما بني اسرائيل از ميان دريا به خشكي رفتند. 20 و مري ِم نبيه ، خواهر هارون ، دف را به دست خود گرفته ، و همة زنان را عقب وي دفها گرفته ، رقص كنان بيرون آمدند.
21 پس مريم در جواب ايشان گفت: خداوند را بسراييد ، زيرا كه با جلال مظفر شده است ؛ اسب و سوارش را به دريا انداخت.
22 پس موسي اسرائيل را از بحر قلزم كوچانيد ، و به صحراي شور آمدند ، و سه روز در صحرا مي رفتند و آب نيافتند.
23 پس به مار�ه رسيدند ، و از آب مار�ه نتوانستند نوشيد زيرا كه تلخ بود. از اين سبب ، آن را ماره ناميدند. 24 و قوم بر موسي شكايت كرده ، گفتند: چه بنوشيم ؟
25 چون نزد خداوند استغاثه كرد ، خداوند درختي بدو نشان داد ، پس آن را به آب انداخت و آب شيرين گرديد. و در آنجا فريضه اي و شريعتي براي ايشان قرارداد ، و در آنجا ايشان را امتحان كرد.
26 و گفت: هر آينه اگر قول يهوه ، خداي خود را بشنوي ، و آنچه را درنظر او راست است بجا آوري ، و احكام او را بشنوي ، و تمامي فرايض او را نگاه داري ، همانا هيچ يك از همة مرضهايي را كه بر مصريان آورده ام بر تو نياورم ، زيرا كه من يهوه ، شفا دهندة تو هستم.
27 پس به ايليم آمدند و در آنجا دوازده چشمة آب و هفتاد درخت خرما بود ، و در آنجا نزد آب خيمه زدند.
51