جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 168

‎13‎ و در بارة يوسف گفت: زمينش از خداوند مبارك باد ، از نفايس آسمان و از شبنم ، و از لجه ها كه در زيرش مقيم است ؛ ‎14‎ از نفايس محصولات آفتاب و از نفايس نباتات ماه ؛
‎15‎ از فخرهاي كوههاي قديم ، و از نفايس تلهاي جاوداني.
‎16‎ از نفايس زمين و پري آن ، و از رضامندي او كه در بوته ساكن بود. بركت بر سر يوسف برسد و بر فرق سر آنكه از برادران خود ممتاز گرديد. ‎17‎ جاه او مثل نخست زادة گاوش باشد و شاخهايش مثل شاخهاي گاو وحشي. با آنها امت ها را ج ميع ًا تا به اقصاي زمين خواهد زد. و اينانند ده هزارهاي افرايم و هزارهاي م�ن َس�ي.
‎18‎ و در بارة زبولون گفت: اي زبولون در بيرون رفتنت شاد باش ، وتو اي يس�اكار در خيمه هاي خويش.
‎19‎ قومها را به كوه دعوت خواهند نمود. در آنجا قرباني هاي عدالت را خواهند گذرانيد. زيرا كه فراواني دريا را خواهند مكيد و خزانه هاي مخفي ديگ را. ‎20‎ و دربارة جاد گفت: متبارك باد آنكه جاد را وسيع گرداند. مثل شير ماده ساكن باشد ، و بازو و فرق را نيزمي درد ،
‎21‎ و ح ّصة بهترين را براي خود نگاه دارد ، زيرا كه در آنجا نصيب حاكم محفوظ است و با رؤساي قوم مي آيد و عدالت خداوند و احكامش را با اسرائيل بجا مي آورد.
‎34‎
‎22‎ و دربارة دان گفت: دان بچة شير است كه از باشان مي جهد.
‎23‎ و دربارة نفتالي گفت: اي نفتالي از رضا مندي خداوند سير شو. و از بركت او مملو گرديده ، مغرب و جنوب را به تصرف آور. ‎24‎ و دربارة اشير گفت: اشير از فرزندان مبارك شود ، و نزد برادران خود مقبول شده ، پاي خود را به روغن فرو برد.
‎25‎ نعلين تو از آهن و برنج است ، و مثل روزهايت همچنان قو�ت تو خواهد بود. ‎26‎ اي يشورون مثل خدا كسي نيست ، كه براي مدد تو بر آسمانها سوار شود و در كبرياي خود بر افلاك.
‎27‎ خداي ازلي مسكن توست و در زير تو بازوهاي جاوداني است ؛ و دشمن را از حضور تو اخراج كرده ، مي گويد هلاك كن.
‎28‎ پس اسرائيل در امنيت ساكن خواهد شد ، و چشمة يعقوب به تنهايي ، در زميني كه پر از غله و شيره باشد و آسمان آن شبنم مي ريزد. ‎29‎ خوشابحال تو اي اسرائيل! كيست مانند تو ، اي قومي كه از خداوند نجات يافته ايد! كه او سپر نصرت تو و شمشير جاه توست ؛ و دشمنانت مطيع تو خواهند شد. و تو بلنديهاي ايشان را پايمال خواهي نمود.
1 و موسي از عربات موآب ، به كوه نبو ، بر قلة فسجه كه در مقابل اريحاست برآمد ، و خداوند تمامي زمين را ، از جلعاد تا دان ، به او نشان داد.
2 و تمامي نفتالي و زمين افرايم و منسي و تمامي زمين يهودا را تا درياي مغربي.
3 و جنوب را و ميدان درة اريحا را كه شهر نخلستان است تا صوغر. 4 و خداوند وي را گفت: اين است زميني كه براي ابراهيم و اسحاق و يعقوب قسم خورده ، گفتم كه اين را به ذريت تو خواهم داد ، تو را اجازت دادم كه به چشم خود آن را ببيني ليكن به آنجا عبور نخواهي كرد.
5 پس موسي بندة خداوند در آنجا به زمين موآب برحسب قول خداوند مرد.
6 و او را در زمين موآب در مقابل بيت فعور ، در دره دفن كرد ، و احدي قبر او را تا امروز ندانسته است. 7 و موسي چون وفات يافت ، صد و بيست سال داشت ، و نه چشمش تار ، و نه قوتش كم شده بود.
8 و بني اسرائيل براي موسي در عربات موآب سي روز ماتم گرفتند. پس روزهاي ماتم و نوحه گري براي موسي سپري گشت. 9 و يوشع بن نون از روح حكمت مملو بود ، چونكه موسي دستهاي خود را بر او نهاده بود. و بني اسرائيل او را اطاعت نمودند ، و برحسب آنچه خداوند به موسي امر فرموده بود ، عمل كردند.
‎10‎ و نبي اي مثل موسي تا بحال در اسرائيل برنخاسته است كه خداوند او را روبرو شناخته باشد ،
‎11‎ در جميع آيات و معجزاتي كه خداوند او را فرستاد تا آنها را در زمين مصر به فرعون و جميع بندگانش و تمامي زمينش بنمايد ،
‎12‎ و در تمامي دست قوي ، و جميع آن هيبت عظيم كه موسي درنظر همة اسرائيل نمود.
‎168‎