28 مبادا اهل زميني كه ما را از آن بيرون آوردي ، بگويند چونكه خداوند نتوانست ايشان را به زميني كه به ايشان وعده دغاده بود در آورد ، و چونكه ايشان را دشمن مي داشت ، از اين جهت ايشان را بيرون آورد تا در بيابان هلاك سازد.
29 ليكن ايشان قوم تو و ميراث تو هستند كه به ق �وت عظيم خود و به بازوي افراشتة خويش بيرون آوردي.
10 1 و در آن وقت خداوند به من گفت: دو لوح سنگ موافق اولين براي خود بتراش ، و نزد من به كوه برآي ، و تابوتي از چوب براي خود بساز.
2 و بر اين لوحها كلماتي را كه بر لوحهاي اولين كه شكستني بود ، خواهم نوشت ، و آنها را در تابوت بگذار.
3 پس تابوتي از چوب س�ن ْط ساختم ، و دو لوح سنگ موافق اولين تراشيدم ، و آن دو لوح را در دست داشته ، به كوه برآمدم. 4 و بر آن دو لوح موافق كتابت اولين ، آن ده كلمه را كه خداوند در كوه از ميان آتش ، در روز اجتماع به شما گفته بود نوشت ، و خداوند آنها را به من داد. 5 پس برگشته ، از كوه فرود آمدم ، و لوحها را در تابوتي كه ساخته بودم گذاشتم ، و در آنجا هست ، چنانكه خداوند مرا امر فرموده بود. 6 و بني اسرائيل از بيروت بني يعقان به موسيره كوچ كردند ، و در آنجا هارون مرد و در آنجا دفن شد. و پسرش العازار در جايش به كهانت پرداخت.
7 و از آنجا به ج�د� جوده كوچ كردند ، و از ج�د� جوده به ي�طبات كه زمين نهرهاي آب است. 8 و در آن وقت خداوند سبط لاوي را جدا كرد ، تا تابوت عهد خداوند را بردارند ، و به حضور خداوند ايستاده ، او را خدمت نمايند ، و به نام او بركت دهند ، چنانكه تا امروز است.
9 بنابراين لاوي را درميان برادرانش نصيب و ميراثي نيست ، خداوند ميراث وي است ، چنانكه ي�ه�و�ه خدايت به وي گفته بود.
10 و من در كوه مثل روزهاي اولين ، چهل روز و چهل شب توقف نمودم ، و در آن دفعه نيز خداوند مرا اجابت نمود ، و خداوند نخواست تو را هلاك سازد.
11 وخداوند مرا گفت: » برخيز و پيش روي اين قوم روانه شو تا به زميني كه براي پدران ايشان قسم خوردند كه به ايشان بدهم داخل شده ، آن را به تصر�ف آوردند.
12 پس الآن اي اسرائيل ، ي�ه�و�ه خدايت از تو چه مي خواهد ، جز اينكه از ي�ه�و�ه خدايت بترسي و در همة طريقهايش سلوك نمايي ، و او را دوست بداري و ي�ه�و�ه خداي خود را به تمامي دل و به تمامي جان خود عبادت نمايي.
13 و اوامر خداوند و فرايض او را كه من امروز تو را براي خيري�تت امر مي فرمايم ، نگاه داري. 14 اينك فلك و فلك الافلاك از آن ي�ه�و�ه خداي توست ، و زمين و هر آنچه در آن است.
است.
15 ليكن خداوند به پدران تو رغبت داشته ، ايشان را محبت مي نمود ، و بعد از ايشان ذري�ت ايشان ، يعني شما را از همة قومها برگزيد ، چنانكه امروز شده
16 پس غلفة دلهاي خود را مختون سازيد ، و ديگر گردن كشي منماييد. 17 زيرا كه ي�ه�و�ه خداي شما خداي خدايان و رب� الارباب ، و خداي عظيم و جب�ار و مهيب است ، و طرفداري ندارد و رشوه نمي گيرد.
18 يتيمان و بيوه زنان را دادرسي مي كند ، و غريبان دوست داشته ، خوراك و پوشاك به ايشان مي دهد. 19 پس غريبان را دوست داريد ، زيرا كه در زمين مصر غريب بوديد. 20 از ي�ه�و�ه خداي خود بترس ، و او را عبادت نما و به او م�لصق شو و به نام او قسم بخور.
21 او فخر توست و او خداي توست كه براي تو اين اعمال عظيم و م�هيبي كه چشمانت ديده بجا آورده است.
22 پدران تو با هفتاد نفر به مصر فرود شدند و الآن ي�ه�و�ه خدايت ، تو را مثل ستارگان آسمان كثير ساخته است.
11 1 پس ي�ه�و�ه خداي خود را دوست بدار ، و وديعت و فرايض و احكام و اوامر او را در همه وقت نگاه دار.
2 و امروز بدانيد ، زيرا كه به پسران شما سخن نمي گويم كه ندانسته اند ، و تأديب ي�ه�و�ه خداي شما را نديده اند ، و نه عظمت و دست قوي و بازوي افراشتة او را ،
3 و آيات و اعمال او را كه درميان مصر ، به فرعون ، پادشاه مصر ، و به تمامي زمين او بظهور آورد ، 4 و آنچه را كه به لشكر مصريان ، به اسبها و به ارابه هاي ايشان كرد ، كه چگونه آب بحر قلزم را بر ايشان جاري ساخت ، وقتي كه شما را تعاقب مي نمودند ، و چگونه خداوند ، ايشان را تا به امروز هلاك ساخت ،
5 و آنچه را كه براي شما در بيابان كرد تا شما به اينجا رسيديد ،
6 و آنچه را كه به داتان و آبيرام پسران الي َاب بن رؤبين كرد ، كه چگونه زمين دهان خود را گشوده ، ايشان را و خاندان وخيمه هاي ايشان را ، و هر ذي حيات را كه همراه ايشان بود درميان تمامي اسرائيل بلعيد.
147