جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 117

‎29‎ بجهت كسي كه سهو ًا خطا كند ، خواه متوطني از بني اسرائيل و خواه غريبي كه درميان ايشان ساكن باشد ، يك قانون خواهد بود. ‎30‎ و اما كسي كه به دست بلند عمل نمايد ، چه متوطن و چه غريب ، او به خداوند كفر كرده باشد. پس آن شخص از ميان قوم خود منقطع خواهد شد.
‎31‎ چونكه كلام خداوند را حقير شمرده ، حكم او را شكسته است ، آن كس البته منقطع شود و گناهش بر وي خواهد بود.
‎32‎ و چون بني اسرائيل در صحرا بودند ، كسي را يافتند كه در روز س�ب�ت هيزم جمع مي كرد.
‎33‎ و كساني كه او را يافتند كه هيزم جمع مي كرد ، او را نزد موسي و هارون و تمامي جماعت آوردند. ‎34‎ و او را حبس نگاه داشتند ، زيرا كه اعلام نشده بود كه با وي چه بايد كرد.
‎35‎ و خداوند به موسي گفت: » اين شخص البته كشته شود ، تمامي جماعت او را بيرون از لشكرگاه با سنگها سنگسار كنند. ‎36‎ پس تمامي جماعت او را بيرون از لشكرگاه آورده ، او را سنگسار كردند و بمرد ، چنانكه خداوند به موسي امر كرده بود.
‎37‎ و خداوند موسي را خطاب كرده ، گفت:
‎38‎ بني اسرائيل را خطاب كرده ، به ايشان بگو كه براي خود برگوشه هاي رخت خويش در قرنهاي خود صيصيت بسازند و رشتة لاجوردي بر هر گوشة صيصي�ت بگذارند.
‎39‎ و بجهت شما صيصيت خواهد بود تا بر آن بنگريد و تمام اوامر خداوند را بياد آورده ، بجا آوريد ، و در پي دلها و چشمان خود كه شما در پي آنها زنا مي كنيد ، منحرف نشويد.
‎16‎
‎40‎ تا تمامي اوامر مرا بياد آورده ، بجا آوريد ، و بجهت خداي خود مقدس باشيد.
‎41‎ من يهوه خداي شما هستم كه شما را از زمين مصر بيرون آوردم تا خداي شما باشم. من يهوه خداي شما هستم ‏.»‏
1 و قورح بن ي ِصهار بن َقهات بن لاوي و داتان و ا َبيرام پسران َالي َاب و ُاو�ن بن فال�ت پسران رؤبين) كسان( گرفته ،
2 با بعضي از بني اسرائيل ، يعني دويست و پنجاه نفر از سروران جماعت كه برگزيدگان شورا و مردان معروف بودند ، به حضور موسي برخاستند.
3 و به مقابل موسي و هارون جمع شده ، به ايشان گفتند: شما از حد خود تجاوز مي نماييد ، زيرا تمامي جماعت هر يك از ايشان مقدس اند ، و خداوند درميان ايشان است. پس چرا خويشتن را بر جماعت� خداوند بر مي افرازيد ؟ 4 و چون موسي اين را شنيد ، به روي خود درافتاد 5 و قورح و تمامي جمعيت او را خطاب كرده ، و گفت: » بامدادان خداوند نشان خواهد داد كه چه كسي از آن وي و چه كس مقدس است ، و او را نزد خود خواهد آورد ؛ و هركه را براي خود برگزيده است ، او را نزد خود خواهد آورد. 6 اين را بكنيد كه م�ج�م�رها براي خود بگيريد ، اي قورح و تمامي جمعيت تو.
7 و آتش در آنها گذارده ، فردا به حضور خداوند بخور در آنها بريزيد ، و آن كس كه خداوند برگزيده است ، مقدس خواهد شد. اي پسران لاوي شما از حد خود تجاوز مي نماييد!
8 و موسي به قورح گفت: اي بني لاوي بشنويد!
9 آيا نزد شما كم است كه خداي اسرائيل شما را از جماعت اسرائيل ممتاز كرده است ، تا شما را نزد خود بياورد تا در مسكن خداوند خدمت نماييد ، و به حضور جماعت براي خدمت ايشان بايستيد ؟
‎10‎ و تو را و جميع برادرانت بني لاوي را با تو نزديك آورد ، و آيا كهانت را نيز مي طلبيد ؟
‎11‎ از اين جهت تو و تمامي جمعيت تو به ضد خداوند جمع شده ايد. و اما هارون چيست كه بر او همهمه مي كنيد ؟»‏
‎12‎ و موسي فرستاد تا داتان و ابيرام پسران الياب را بخواند ، و ايشان گفتند: نمي آييم!
‎13‎ آيا كم است كه ما را از زميني كه به شير و شهد جاري است بيرون آوردي تا ما را در صحرا نيز هلاك سازي كه مي خواهي خود را بر ما حكمران سازي ؟
‎14‎ و ما را هم به زميني كه به شير و شهد جاري است در نياوردي و ملكيتي از مزرعه ها و تاكستانها به ما ندادي. آيا چشمان اين مردمان را مي كني ؟ نخواهيم آمد!
‎15‎ و موسي بسيار خشمناك شده ، به خداوند گفت: هدية ايشان را منظور منما ، يك خر از ايشان نگرفتم ، و به يكي از ايشان زيان نرساندم. ‎16‎ و موسي به قورح گفت: تو با تمامي جمعيت خود فردا به حضور خداوند حاضر شويد ، تو و ايشان و هارون.
‎17‎ و هركس م�ج�م�ر خود را گرفته ، بخور بر آنها بگذارد ؛ و شما هركس م�ج�م�رخود ، يعني دويست و پنجاه م�ج�م�ر به حضور خداوند بياوريد ، تو نيز و هارون هريك م�ج�م�ر خود را بياوريد.
‎18‎ پس هركس م�ج�م�ر خود را گرفته ، و آتش در آنها نهاده ، و بخور بر آنها گذارده ، نزد دروازة خيمة اجتماع ، با موسي و هارون ايستادند. ‎19‎ و قورح تمامي جماعت را به مقابل ايشان نزد در خيمة اجتماع جمع كرد ، و جلال خداوند بر تمامي جماعت ظاهر شد. ‎20‎ و خداوند موسي و هارون را خطاب كرده ، گفت:
‎21‎ خود را از اين جماعت دور كنيد تا ايشان را در لحظه اي هلاك كنم.
‎117‎