در نتیجۀ محبت خدا به انسانها ، او از ما خواسته به یکدیگر محبت کنیم. ممکن است شما دربارۀ " قانون طلایی " شنیده باشید. عیسی گفت: " با دیگران همانطور رفتار كنید كه میخواهید آنها با شما رفتار كنند."( متی(، 12:3 او همچنین گفت: " همسایهات را مانند جان خود دوست بدار."( متی
) 32:22 و حتی به ما گفت که باید دشمنان خود را دوست بداریم( متی(. 44:5 زندگی هر مسیحی واقعی ، باید بر این تعالیم استوار باشد.( غلاطیان 13:5 را بخوانید.( خدا برای ما مشخص نموده که چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه است. کارهای خطا ، گناه هستند و مجازات آنها مرگ است. کارهای خطا شامل: قتل ، دزدی ، دروغ ، روابط جنسی خارج از ازدواج ، صدمه زدن یا خیانت به دیگران ، نزاع و مطالبۀ قدرت برای تسلط به دیگران میباشد. کارهای درست شامل: صداقت ، توجه و اهمیت به دیگران ، گفتن حقیقت ، پایبند و وفادار بودن در ازدواج ، به اشتراک گذاشتن پیغام خدا با دیگر مردم است.( افسسیان 3-3: 5 ، اول قرنتیان 3:2-
، 11 غلاطیان 22-1: 5.)
. 2
. 3
. 4 روز حساب خواهد آمد و مردم بر اساس روشی که زندگی کردهاند ، داوری خواهند شد. کسانی که تعلیمات عیسی را رد کردهاند ، با مرگ ابدی مجازات خواهند شد. اما به کسانی که متعلق به عیسی مسیح هستند و در پیروی از او وفادار بودهاند ، زندگی جاودان عطا میگردد.( یوحنا 22-22: 5 ، دوم قرنتیان 12-2: 5 را ببینید.(
یک قربانی برای گناهان
زندگی انسان سرشار است از مخاطرات مهلک. ما مستعد گناه هستیم و فنا شدنی میباشیم. خدا به ما فرمان داده از گناه دوری کرده و کارهای درست انجام دهیم ، اما ما ضعیف هستیم و نمیتوانیم کامل باشیم. خدا فرموده: " مزد گناه ، موت است."( رومیان(. 23:2 پس ما سرانجام مجازات میشویم. اما ما نیاز داریم از این شرایط نجات پیدا کنیم و امیدی برای زندگی داشته باشیم.
خدا بسیار عادل و در عین حال ، بخشنده است. خدا بوسیلۀ عیسی راهی برای نجات ما از گناه و مرگ فراهم نمود. بر خلاف ما ، عیسی هرگز گناه نکرد. او درست مانند ما وسوسه شد ، اما به عنوان پسر خدا ، او قوت ایستادگی کردن در برابر وسوسۀ گناه را داشت. عیسی کاملاً بی عیب و بی گناه بود. اما هنگامی که مانند ما یک انسان بود ، همیشه در درون خود وسوسه میشد. این وسوسههای انجام گناه ، گاهی اوقات " شیطان " نامیده میشوند. عیسی درست مانند ما فانی بود.
در عهد عتیق ، خدا مشخص کرد که بدون ریخته شدن خون ، بخششی برای گناهان وجود نخواهد داشت. بر اساس این اصل ، حیوانات را برای خدا قربانی میکردند. این کار نمایانگر این بود که در واقع کسی که سزاوار مرگ است ، خود ما هستیم ، و خدا بسیار عادل است. بخشندگی و رحمت خدا این است که قربانی ، میتواند گناهان ما را از بین ببرد ، بنابراین او با ما مانند صالحان رفتار کرد.
قربانی کردن حیوانات در واقع نمیتوانست گناه بشر را پاک کند. اما قربانی شدن یک انسان کامل( عیسی) توانست. این بخشی از نقشۀ همیشگی خدا بود که پسر او ، یک قربانی بی عیب و کامل شود ، و قربانیهای حیوانی ، نمادی از قربانی شدن عیسی بودند.
عیسی از سوی یکی از شاگردانش خیانت دید ، و توسط جمعی از رهبران مذهبی یهود ، به مرگ محکوم شد. آنها به او حسادت میورزیدند و نمیدانستند که درحال ایفای نقشی در نقشۀ خدا هستند. رهبران مذهبی از حکومت روم خواستند عیسی را مصلوب کند. این روشی متداول برای اعدام مجرمان بود. محکوم را با طناب به چوبی بسته یا او را به آن میخکوب میکردند و سپس او را به حال خود رها میکردند تا جان دهد. گاهی این چوب به شکل صلیب بود. ما نمیدانیم که آیا عیسی بر روی چوبی صلیبی شکل بود یا خیر ، اما میدانیم که از دستها و پاهایش به چوب میخکوب شده بود ، و به مدت چندین ساعت در آنجا بصورت آویزان ماند تا اینکه جان داد.