بعضی ادیان بر این باورند که خدایان آنها با انسانها روابط جنسی دارند. موضوع تولد عیسی به هیچ وجه شبیه به این عقیده نیست. خدای واحد حقیقی که تمامی جهان را خلق کرده است ، پسر خود را در رحم مریم خلق نمود. عیسی بطور حتم فرزند مریم و حقیقتاً پسر خدا بود. فرزندی که به نحوی معجزهآسا توسط قدرت روح خدای خالق ، در رحم مریم بوجود آورد.
همانطور که فرشته گفته بود ، پسر در همان زمان معین متولد شد. گروهی از فرشتگان این خبر خوش را اعلان نمودند. این آغاز بزرگترین اتفاق در تاریخ بشر بود! از طریق این مرد ، یعنی عیسی ، خدا راه نجاتی برای بشر فراهم نمود. مریم با مردی به نام یوسف نامزد بود. او با مریم ازدواج کرد و آنها عیسی را همراه با فرزندان دیگرشان که پس از او به دنیا آمدند ، به روشی متداول بزرگ کردند. یوسف نجار بود و عیسی این فن را در طول رشد خود از او آموخت. او از مادرش و همچنین از کتب مقدس آموخت که کیست.
در سن سی سالگی ، عیسی کار بزرگ خود را آغاز کرد. عیسی ، آموزگار
همانطور که گفته شد ، عیسی همان مسیح و تدهین شده بود. اما او درست مانند دیگر پادشاهان زمان باستان با روغن مسح و تدهین نشد. خدا عیسی را با قدرت خود که آن را روحالقدس مینامیم ، مسح نمود. به عیسی قدرتی داده شد که فراتر از تمامی قدرتهای طبیعی بود. او این قدرت را برای شفای بیماران و مردم عاجز استفاده کرد و معجزات بسیاری آشکار نمود که ثابت میکرد او حقیقتاً پسر خداست.
عیسی حدود سه سال و نیم را به تعلیم در شهرهای مختلف یهود گذراند. مردان و زنان بسیاری او را پیروی کردند. برخی فقط کنجکاو بودند ، اما دیگران از شاگردان او شدند که در فارسی به آنها " حواریون / پیروان " نیز گفته میشود. عیسی از میان پیروان بسیارِ خود ، دوازده نفر را به عنوان شاگردان خود برای آموزشهای ویژه برگزید. آنها بعداً پیشگامان کلیسای مسیحی شدند.
روش اصلی تعلیم عیسی ، بیان در غالب مثلها بود. این مثلها در واقع داستانهایی بودند که در آنها درسهایی نهفته بود. بیشتر آن مثلها دربارۀ کارهای متداول زندگی ، مانند کشاورزی یا ترتیب دادن یک جشن عروسی بود. این روش تعلیم باعث شد که افراد بسیاری ، از پیروی کردن از او دست بکشند. آنها نمیخواستند به خود زحمت فهمیدن منظور او را بدهند. اما بسیاری متوجه تأثیر پیام او میشدند و برای درک مفهوم آن پیغامها نزد عیسی میرفتند و از او در اینباره میپرسیدند و او برایشان توضیح میداد. در این مواقع ، شاگردان راستین ، برجستهتر از مردم بودند.
تعلیمات عیسی بسیار چالش برانگیز و جالب بودند. او پیروان خود را استانداردهای اخلاقی مینامید. او همچنین قدرتهای مذهبی زمان خود که کلام خدا را با افزودن سنتهای خود به آن خراب کرده بودند ، به چالش کشید. عیسی روشن کرد که برای خدا ، حقیقت بسیار مهم است. خدای واحد حقیقی بر این اصرار دارد که مردم او را درک کرده و اطاعت نمایند و به سوی او آمده و او را راهنمای خود بدانند. راه و روش پیدا کردن خدا ، در ذهن و فکر انسان نیست بلکه توسط خدا آشکار میگردد و او فقط کسانی را میپذیرد که راه او را دنبال میکنند. عیسی برای مردم پیامی از جانب خدا آورد ، نه یک فلسفه. او به ما گفت که باید به این پیغام توجه کنیم.
پیغام عیسی نمیتواند در کتابچۀ کوچکی مانند این بگنجد. شما باید عهد جدید را بخوانید تا تعلیمات او را بیاموزید. زمانی که این کار را کردید ، آنگاه پی خواهید برد که که تا چه اندازه تعلیمات او در 2222 سال پیش ، مهم و چالش برانگیز بودند.
چند کلید اصلی از تعلیمات او عبارتند از:
. 1 خدای خالق و واحد ، ما را به عنوان فرزندان خود دوست دارد. او ما را فراخوانده تا او را دوست داشته و به سوی او بازگشت کنیم. همچنین از ما دعوت کرده تا او را " پدر " بخوانیم. او دور یا ناشناختنی نیست. او میخواهد هر یک از ما او را بشناسیم و با او ارتباطی نزدیک داشته باشیم.( متی ، 45:5 یوحنا ، 3:13 اعمال رسولان 13-15: 14 ، اعمال رسولان 31-23: 13 را ببینید).