28
2 : 8 – 17 : 7
مَتّی میوۀ
نیکو درخت هر ، همینسان به 17 ؟ میچینند هرز علف از را نمیتواند
نیکو درخت 18 . بد میوۀ بد درخت امّا ، میدهد نیکو هر 19 . د رَ آوَ نیکو میوۀ نمیتواند نیز بد درخت و ، بدهد بد
میوۀ . میشود افکنده آتش در و بریده ، ندهد خوب میوۀ که درختی
. شناخت خواهید میوههایشان از را آنان ، بنابراین 20 پادشاهی به کند خطاب ’ سرورم ، سرورم ‘ مرا که هر نه
« 21 آسمان در که مرا پدر ارادۀ که آن تنها بلکه ، یابد راه آسمان :
گفت خواهند مرا بسیاری روز آن در 22 . د رَ آوَ جا به ، است تو نام به آیا ؟ نکردیم ت نبوّ تو نام به آیا ، ما سرور ، ما سرور
“ انجام بسیار معجزات تو نام به آیا ؟ نراندیم بیرون را
دیوها را شما هرگز “ ، گفت خواهم بهصراحت آنها به امّا 23 ؟”
ندادیم !” بدکاران ای ، شوید دور من از .
نشناختهام نادان
معمار و دانا
معمار ، کند عمل آنها به و بشنود مرا سخنان این که هر پس
« 24 چون 25 . کرد بنا سنگ بر را خود خانۀ که است دانایی مرد همچون ،
د آورْ زور خانه آن بر و وزید بادها و شد روان سیلها و بارید باران مرا
سخنان این که هر امّا 26 . بود سنگ بر بنیادش زیرا نشد خراب خود
خانۀ که است نادانی مرد همچون ، نکند عمل آنها به و بشنود بادها
و شد روان سیلها و بارید باران چون 27 . کرد بنا شن بر را !«
بود عظیم ویرانیاش و ، شد ویران ، د آورْ زور خانه آن بر و وزید تعلیم از مردم ، رسانید پایان به را سخنان این عیسی چون 28 مانند نه ، میداد تعلیم اقتدار با زیرا 29 ، بودند شده شگفت در
او . ایشان دین
علمای
8
جذامی
مرد
شفای از بزرگ جماعتهای ، آمد پایین کوه از عیسی
چون نزد * جذامی مردی هنگام این در 2 . شدند روانه او
پی پوستی بیماریهای انواع برای و نیست جذام معنی به لزوماً یونانی واژۀ 2 :
8 . کتاب بقیۀ در همچنین ؛ میرود کار به