16 15-
4 : 3
مَتّی ! کنید آماده را خداوند راه
“ »
!” سازید هموار را او طریقهای بر
چرمین کمربندی و داشت تن بر شتر پشم از جامه یحیی
4 مردمان 5 . بود صحرایی عسل و ملخ خوراکش و ، میبست
کمر ،
اردن رود اطراف نواحی تمامی و یهودیه سراسر و اورشلیم در
، کرده اعتراف خود گناهان به و 6 میرفتند او نزد جملگی
. میگرفتند تعمید او از اردن رود دید را وقیان دّ صَ و فَریسیان از بسیاری چون یحیی امّا 7
یا « : گفت آنان به * ، میآمدند میداد تعمید او که آنجا به که در
که غضبی از تا داد هشدار شما به کسی چه ! افعیزادگان و 9 بیاورید توبه شایستۀ ثمری پس 8 ؟ بگریزید ، است پیش میگویم
شما به زیرا .” است ابراهیم ما پدر “ مگویید خود با پدید
ابراهیم برای فرزندان سنگها این از است قادر خدا
. است شده نهاده درختان ریشۀ بر تیشه هماکنون 10 . آورد افکنده آتش در و بریده ، ندهد خوب میوۀ که درختی
هر .
شد خواهد پس که آن امّا ؛ میدهم تعمید آب با ، توبه برای را شما من
« 11 برگرفتن شایستۀ حتی من و است من از تواناتر میآید من
از خواهد
تعمید آتش و روحالقدس با را شما او . نیستم کفشهایش پاک
را خود خرمنگاه و دارد دست در را خود کجبیل او 12 . داد امّا
، نمود خواهد ذخیره انبار در را خویش گندم و * کرد خواهد .«
سوزانید خواهد خاموشیناپذیر آتشی با را
کاه عیسی
تعمید تعمید یحیی از تا آمد اردن رود به جلیل از عیسی آنگاه
13 که
مَنَم « : گفت او به و بازدارد را او کوشید یحیی ولی 14 . گیرد عیسی 15 ؟« میآیی من نزد تو حال و ، بگیرم تعمید تو از باید
.» میآیند او نزد تعمید برای که دید را »… : یا 7 : 3 پاک را خویش خرمن و دارد دست در را خود چنگک او « : یا 12 :
3 «. کرد
خواهد