حال می خواهیم به این نان فکر کنیم . نانِ مقدس ( یا نانِ تَقدِمِه ) ای که بعنوان یک مراسم دائمی در خیمه خدا و در حضور خدا بوده است . این 12 تکه نان نشانی از 12 سبط اسرائیل بودند . در زبان عبری نامی که برای این نان آورده شده " نانِ حضور " می باشد . بعبارت دیگر این نانِ مقدس به حضور خدا اشاره می کند که 12 سبط اسرائیل آن را برای خدا پیشکش می کنند . برای همه مردم ضروری بود تا علاوه بر غذاهای دیگر ، مواد لازم برای پخت این نان را نیز برای کاهنان تهیه کنند . این نان باید بصورت دائمی پخته و پیشکش می شد و می بینیم که این کار بصور ت عهدی ابدی در هر روزِ سَبَّت تا قبل از آمدن عیسی مسیح انجام می شد ( لاویان 8 : 24 را دوباره بخوانید (. قوانین موسی در این باره می گوید : یک روز در هفته باید 12 تکه نانِ بدونِ خمیر مایه بر روی میزی پاک قرار گیرد . ممکن است اینطور نتیجه بگیریم که بر روی این میز ، پیشکش هایی را که فرمانده هر سرزمین تهیه می کرد ، یعنی غله ، شراب و روغن ، قرار می گرفت . ( تثنیه 13 : 7 را بخوانید (. همچنین جامی برای شراب ، ظرفی برای روغن و کُندر جهت سوزاندن نیز وجود داشت .
پس در اینجا تصویری داریم از خیمه ای در عهد عتیق که برای پرستش خدا در وسط بیابان بود و در آن کاهن باید از بهترین پیشکش ها برای خدا می آورد . جنس آن میز از چوب اقاقیا بود که چوبی بسیار سخت و مقاوم در برابر پوسیدگی بود و با لایه ای از طلا پوشیده شده بود . این میز و نان روی آن در مکان مقدسی که قدس الاقداس نامیده می شد قرار می گرفت . دستور پخت این نان به ما داده نشده است . در پایان روز هفتم کاهن می بایست آن نان را بخورد و مطمئنا آن نان تا آن موقع کهنه نمی شد . این نان نشانی از وابستگی دائمی انسان به خدا در همه کارهایی است که در آن قرار می گیرد . البته نان در زمان کتاب مقدس خوراکی اصلی به شمار می رفت و در زمان هایی که هیچ مواد اولیه دیگری برای خوردن در بیابان وجود نداشت ، بدون نان انسان ها قادر بودند از گرسنگی بمیرند و این اهمیت نان را نشان می داد . کاهنان ، خدا را بخاطر این نان و تمام کارهایی که برای ما انجام داده است و بخاطر اینکه در هر کاری به خدا وابسته ایم و اوست که ما را هرگز رها نمی کند ، سپاسگزاری می کردند . خدا به ما بذر داد تا آن را بکاریم و بتوانیم در فصل برداشتِ محصول ، از آن استفاده کنیم . او برای ما خورشید و باران را فرستاد تا گندم ها رشد کنند . او به ما دانش و قوت و قدرت لازم را داد تا سخت کار کنیم و زمین را جهت رشد محصول آماده کنیم . این نان نتیجه کار خداست و ما بخاطر این نان ، که همان نان حیاتی است که آن را پاره کرده و می خوریم ، خدا را شاکریم . این نانِ تَقدِمِه یا نانِ حضورکه بعنوان عهدی ابدی در مراسم عشای ربانی برای ما قرار داده شده است و دیگر نه تنها کاهنان ، بلکه تمام کسانی که به او ایمان دارند این نان را می خورند .
همچنین در لاویان باب 7 می خوانیم که خوردن چربی و خون ممنوع است :
" بنیاسرائیل را بگو چربی گاو ، گوسفند یا بز را نخورید . از چربی حیوان مرده یا حیوان دریده شده میتوان برای هر کاری استفاده کرد ، اما به هیچ وجه نباید آن را خورد . زیرا هر که از چربی حیوانی که از آن هدیۀ اختصاصی به خداوند تقدیم میشود بخورد ، آن شخص باید از میان قوم خود منقطع شود . نیز هر جا که ساکن هستید خون مخورید ، خواه خون پرندگان و خواه خون چارپایان . هر کس که هر نوع خون بخورد ، آن شخص باید از میان قوم خود منقطع شود "
( لاویان 28-23 : 7 .)
چربی که در مذبح سوخته می شد و خونی که بر روی مذبح پاشیده می شد نشانی از زندگی بود . همانطور که در عبرانیان : 9 22 می خوانیم :
" بدون ریختن خون ، آمرزشی نیست "
( آیات 22 تا 26 را نیز بخوانید (.
اهمیت آن در چیست ؟ قربانی کردن چربی نشان دهنده این بود که آن حیوان از بهترین حیوانات بود و برای یهوه خدا که پدر ماست ، اهمیت دارد .
او این قربانیِ چربی را بعنوان غذا یا نان خود مطرح کرد . اما چه ارتباطی وجود دارد ؟ چربی نشانی از فراوانی و ثروت است و همچنین نشانی از فراوانی برکات خدا بر انسان هاست و تنها او از ما می خواهد که شاکر باشیم . ما باید تنها مقدار کمی از این چربی یا امتیازی که داریم را به او برگردانیم . فکر می کنید این امتیاز چیست ؟ این امتیاز همان دعا ، ستایش و ایمانِ ماست . این چربی و خونِ قربانی غذای پدر ماست . نان و خونی که تنها برای اوست . اما می دانیم که مراسمی که در کتاب لاویان جهت قربانی کردن گفته شده است ، کامل نبود .