جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «دشمنی اسلام با اسرائیل» | Page 4
و خرامید خواهم تو روی پیش من که 2 میگوید چنین نشود بسته دیگر دروازهها و نمایم مفتوح وی حضور به را درها تا بگشایم
خزاین و ظلمت گنجهای و 3 برید. خواهم را آهنین ی بندها پشت شکسته، را برنجین درهای و ساخت. خواهم هموار را ناهموار جایهای
و یعقوب خود بنده خاطر به ۴ میباشم. اسرائیل خدای خواندهام اسمت به را تو که یهوه من که بدانی تا بخشید خواهم تو به را مخفی
از غیر و نیست دیگری و تم هس یهوه من 5 ساختم. ملقّب و خواندم اسمت به را تو نشناختی مرا که هنگامی اسرائیل، خویش برگزیده
. نشناختی مرا که هنگامی بستم را تو کمر من نی. خدایی من
1۴ تا 11 : ۴5 اشعیا
مرا دستهای اعمال و مرا پسران و نمایید سوال من از آینده امور درباره میگوید: چنین میباشد آن صانع و اسرائیل قدّوس که خداوند
را آنها لشکرهای تمامی من و گسترانید را آسمانها من دستهای آفریدم. آن بر را انسان و ساختم را زمین من 12 نمایید. تفویض من به
خواهد آزاد را اسیرانم کرده، بنا مرا شهر ساخت. خواهم راست را راههایش تمامی و برانگیختم عدالت به را او من 13 فرمودم. امر
اهل و حبش تجارت و مصر حاصل میگوید: چنین خداوند 1۴ میگوید. را این ت صبایو یهوه هدیه. برای نه و قیمت برای نه ا م ّ ا نمود،
و شده خم تو پیش و آمد خواهند زنجیرها در شده تو تابع و بود. خواهند تو آن از نموده، عبور تو نزد میباشند د ّ ق بلند مردان که سبا