جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «دشمنی اسلام با اسرائیل» | Page 3

2۷:
پیدایش 32
تا
به وی گفت: نام تو چیست ؟ گفت: یعقوب. مجاهده کردی و نصرت یافتی.
‎2۸‎گفت: از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل ، زیرا که با خدا و با انسان
10
۸:
پیدایش ۴۹
تا
ای یهودا تو را برادرانت خواهند ستود. دستت بر گردن دشمنانت خواهد بود ، و پسران پدرت ، تو را تعظیم خواهند کرد. ‎۹‎یهودا شیربچهای است ، ای پسرم از شکار برآمدی. مثل شیر خویشتن را جمع کرده ، در کمین میخوابد و چون شیرمادهای است. کیست او را برانگیزاند ؟ ‎10‎عصا از یهودا دور نخواهد شد. و نه فرمانفرمایی از میان پایهای وی تا شیلو بیاید. و مر او را اطاعت امتها خواهد بود.
: 1 تا 6
پیدایش 22
و واقع شد بعد از این وقایع ، که خدا ابراهیم را امتحان کرده ، بدو گفت: ای ابراهیم! عرض کرد: لبیک. ‎2‎گفت: اکنون پسر خود را ، که یگانهٔ‏ توست و او را دوست میداری ، یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو ، و او را در آنجا ، بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم ، برای قربانی سوختنی بگذران. ‎3‎بامدادان ، ابراهیم برخاسته ، الاغ خود را بیاراست ، و دو نفر از نوکران خود را با پسر خویش اسحاق ، برداشته و هیزم برای قربانی سوختنی شکسته ، روانه شد ، و به سوی آن مکانی که خدا او را فرموده بود ، رفت. ‎۴‎و در روز سوم ، ابراهیم چشمان خود را بلند کرده ، آن مکان را از دور دید. ‎5‎آنگاه ابراهیم ، به خادمان خود گفت: شما در اینجا نزد الاغ بمانید ، تا من با پسر بدانجا رویم ، و عبادت کرده ، نزد شما بازآییم. ‎6‎پس ابراهیم ، هیزم قربانی سوختنی را گرفته ، بر پسر خود اسحاق نهاد ، و آتش و کارد را به دست خود گرفت ؛ و هر دو با هم میرفتند.