جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «تاریکی در ظهر» | Page 2
darkness at noon ظهر در تاريکی
Mark 15: 33 And when the sixth hour had از يعنی ، نهم تا ششم ساعت از 33 : 15 مرقس
come, there was darkness over the whole
تاريکی . ظهر از بعد سه تا ظهر دوازده ساعت
land until the ninth hour 34 And at the
را " زمين تمامی “ يا سرزمين آن تمامی
ninth hour Jesus cried with a loud
صدای با عيسی ،نهم ساعت در 34 . گرفت فرا
voice, “Eloi, Eloi, lema
" تَنی؟ ق ْ َب س
ا م ّ َل ،ايلی ،ايلی " : برآورد فرياد بلند
sabachthani?” which means, “My God, my
مرا چرا ،من خدای ای ،من خدای ای " يعنی
God, why have you forsaken me?” 35 And
اين چون حاضران از برخی 35 " واگذاشتی؟
some of the bystanders hearing it said,
را ايليا ،دهيد گوش " : گفتند ،شنيدند را
“Behold, he is calling Elijah.” 36 And
و دويد ﭘيش شخصی س ﭘ 36 " . خواند می
someone ran and filled a sponge with sour
سر بر و کرد ﭘر ترشيده شراب از را اسفنجی
wine, put it on a reed and gave it to him to
و ،بنوشد تا برد عيسی دهان ﭘيش ،نهاده چوبی
drink, saying, “Wait, let us see whether
آيا ببينيم تا واگذاريد خود حال به را او " : گفت
Elijah will come to take him
37 " آورد؟ ﭘايين صليب از را او آيد می ايليا
down.” 37 And Jesus uttered a loud cry
دم
و برآورد فريادی بلند بانگ به عيسی ﭘس
and breathed his last. 38 And the curtain of
تا باﻻ از معبد ﭘردۀ آنگاه 38 برکشيد آخر
the temple was torn in two, from top to
که سربازان فرماندۀ چون 39 شد ﭘاره دو ﭘايين
bottom. 39 And when the centurion, who
جان چگونه او ديد ،بود ايستاده عيسی برابر در
stood facing him, saw that in this way
" بود خدا ﭘسر مرد اين براستی " : گفت ،سﭘرد
he breathed his last, he said, “Truly this
man was the Son of God!”