جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 77

‎16‎ و كاهن مسح شده ، قدري از خون گوساله را به خيمة اجتماع درآورد.
‎17‎ و كاهن انگشت خود را درخون فرو برد و آن را به حضور خداوند پيش حجاب هفت مرتبه بپاشد.
‎18‎ و قدري از خون را بر شاخهاي مذبح كه به حضور خداوند در خيمة اجتماع است بگذارد ، و همة خون را بر بنيان مذبح قرباني سوختني كه نزد در خيمة اجتماع است بريزد.
5
‎19‎ و همة پية آن را از آن برداشته ، بر مذبح بسوزاند. ‎20‎ و با گوساله عمل نمايد چنانكه با گوسالة قرباني گناه عمل كرد ، همچنان با اين بكند و كاهن براي ايشان كفاره كند ، و آمرزيده خواهند شد.
‎21‎ و گوساله را بيرون لشكرگاه برده ، آن را بسوزاند چنانكه گوسالة اول را سوزانيد. اين قرباني گناه جماعت است.
‎22‎ و هرگاه رئيس گناه كند ، و كاري را كه نبايد كرد از جميع نواهي يهوه خداي خود سهوا ً بكند و مجرم شود ،
‎23‎ چون گناهي كه كرده است بر او معلوم شود ، آنگاه بز نر بي عيب براي قرباني خود بياورد. ‎24‎ و دست خود را بر سر بز بنهد و آن را در جايي كه قرباني سوختني را ذبح كنند به حضور خداوند ذبح نمايد. اين قرباني گناه است. ‎25‎ و كاهن قدري از خون قرباني گناه را به انگشت خود گرفته ، بر شاخهاي مذبح قرباني سوختني بگذارد ، و خونش را بر بنيان مذبح و سوختني بريزد.
‎26‎ و همة پيه آن را مثل پيه ذبيحة سلامتي بر مذبح بسوزاند ، و كاهن براي او گناهش را كفاره خواهد كرد و آمرزيده خواهد شد. ‎27‎ و هرگاه كسي از اهل زمين سهوا ً گناه ورزد و كاري را كه نبايد كرد از همة نواهي خداوند بكند و مجرم شود ،
‎28‎ چون گناهي كه كرده است بر او معلوم شود ، آنگاه براي قرباني خود بز مادة بي عيب بجهت گناهي كه كرده است بياورد. ‎29‎ و دست خود را بر سر قرباني گناه بنهد و قرباني گناه را درجاي قرباني سوختني ذبح نمايد. ‎30‎ و كاهن قدري از خونش را به انگشت خود گرفته ، آن را بر شاخهاي مذبح قرباني سوختني بگذارد ، و همة خونش را بر بنيان مذبح بريزد.
‎31‎ و همة پيه آن را جدا كند چنانكه پيه از ذبيحة سلامتي جدا مي شود ، و كاهن آن را بر مذبح بسوزاند براي عطر خوشبو بجهت خداوند و كاهن براي او كفاره خواهد كرد و آمرزيده خواهد شد.
‎32‎ و اگر براي قرباني خود بره اي بجهت قرباني گناه بياورد آن را مادة بي عيب بياورد.
‎33‎ و دست خود را بر سر قرباني گناه بنهد و آن را براي قرباني گناه در جايي كه قرباني سوختني ذبح مي شود ذبح نمايد. ‎34‎ و كاهن قدري از خون قرباني گناه را به انگشت خود گرفته ، بر شاخهاي مذبح قرباني سوختني بگذارد و همة خونش را بنيان مذبح بريزد. ‎35‎ و همة پيه آن را جدا كند ، چنانكه پيه برة ذبيحة سلامتي جدا مي شود ، و كاهن آن را بر مذبح بر هداياي آتشين خداوند بسوزاند ، و كاهن براي او بجهت گناهي كه كرده است كفاره خواهد كرد و آمرزيده خواهد شد.
1 و اگر كسي گناه ورزد و آواز قسم را بشنود و او شاهد باشد خواه ديده و خواه دانسته ، اگر اطلاع ندهد گناه� او را متحمل خواهد بود.
2 يا كسي كه هر چيز نجس را لمس كند ، خوده لا ِش و ح ِش نجس ، خواه لا ِش بهيمة نجس ، خواه لا ِش حشرات نجس ، و از او مخفي باشد ، پس نجس و مجرم مي باشد.
3 يا اگر نجاست آدمي را لمس كند ، از هرنجاست او كه به آن نجس مي شود ، و از وي مخفي باشد ، چون معلوم شد آنگاه مجرم خواهد بود. 4 و اگر كسي غفلت ًا به لبهاي خود قسم خور�د راي كردن كار بد يا كار نيك ، يعني در هر چيزي كه آدمي غفلت ًا قسم خور�د ، و از او مخفي باشد ، چون بر او معلوم شود آنگاه در هركدام كه باشد مجرم خواهد بود.
5 و چون در هركدام از اينها مجرم شد ، آنگاه به آن چيزي كه در آن گناه كرده است اعتراف بنمايد 6 و قرباني جرم خود را براي گناهي كه كرده است نزد خداوند بياورد ، يعني ماده اي از گله بره اي يا بزي بجهت قرباني گناه ، و كاهن براي وي گناهش را كفاره خواهد كرد.
7 و اگر دست او به قيمت بره نرسد ، پس قرباني جرم خود را براي گناهي كه كرده است دو فاخته يا دو جوجة كبوتر نزد خداوند بياورد ، يكي براي قرباني گناه و ديگري براي قرباني سوختني.
8 و آنها را نزد كاهن بياورد ، و او آن را كه براي قرباني گناه است ، اول بگذراند و سرش را از گردنش بكند و آن را دو پاره نكند ، 9 و قدري از خون قرباني گناه را بر پهلوي مذبح بپاشد ، و باقي خون بر بنيان مذبح افشرده شود. اين قرباني گناه است.
‎10‎ و ديگري را براي قرباني سوختني موافق قانون بگذراند ، و كاهن براي وي گناهش را كه كرده است كفاره خواهد كرد و آمرزيده خواهد شد.
‎11‎ و اگر دستش به دو فاخته با دو وجة كبوتر نرسد ، آنگاه قرباني خود را براي گناهي كه كرده است ، ده يك ايفة آرد نرم بجهت قرباني گناه بياورد ، و روغن بر آن ننهد و كندر بر آن نگذارد زيرا قرباني گناه است.
‎12‎ و آن را نزد كاهن بياورد و كاهن يك مشت از آن را براي يادگاري گرفته ، بر هداياي آتشين خداوند بر مذبح بسوزاند. اين قرباني گناه است.
‎77‎