25
8 و موسي خون را گرفت و بر قوم پاشيده ، گفت: اينك خون آن عهدي كه خداوند بر جميع اين سخنان با شما بسته است.
9 و موسي با هارون و ناداب و ابيهو و هفتاد نفر از مشايخ اسرائيل بالا رفت.
10 و خداي اسرائيل را ديدند ، و زيرا پاهايش مثل صنعتي از ياقوت كبود شفاف و مانند ذات آسمان در صفا.
11 و بر سروان بني اسرائيل دست خود را نگذارد ، پس خدا را ديدند و خوردند و آشاميدند.
12 و خداوند به موسي گفت: نزد من به كوه بالا بيا ، و آنجا باش تا لوحهاي سنگي و تورات و احكامي را كه نوشته ام تا ايشان را تعليم نمايي ، به تو دهم.
13 پس موسي با خادم خود يوشع برخاست ، و موسي به كوه خدا بالا آمد. 14 و به مشايخ گفت: براي ما در اينجا توقف كنيد ، تا نزد شما برگرديم ، همانا هارون و حور با شما مي باشند. پس هر كه امري دارد ، نزد ايشان برود. 15 و چون موسي به فراز كوه برآمد ، ابر كوه را فرو گرفت.
16 و جلال خداوند بر كوه سينا قرار گرفت ، و شش روز ابر آن را پوشانيد ، و روز هفتمين ، موسي را از ميان ابر ندا درداد. 17 و منظر جلال خداوند ، مثل آتش سوزننده در نظر بني اسرائيل بر قلة كوه بود.
18 و موسي به ميان ابر داخل شده ، به فراز كوه برآمد. و موسي چهل روز و چهل شب در كوه ماند.
1 و خداوند موسي را خطاب كرده ، گفت:
2 به بني اسرائيل بگو كه براي من هدايا بياورند ، از هركه به مي ِل دل بياورد ، هدايا مرا بگيريد.
3 و اين است هدايا كه از ايشان مي گيريد: طلا و نقره و برنج ، 4 و لاجورد و ارغوان و قرمز و كتان نازك و پشم بز ، 5 و پوست قوچ سرخ شده و پست خز و چوب شطيم ،
6 و روغن براي چراغها ، و ادويه براي روغن مسح ، و براي بخور معطر ، 7 و سنگهاي عقيق و سنگهاي مرصعي براي ايفود و سينه بند.
8 و مقامي و مقد�س�ي براي من بسازند تا درميان ايشان ساكن شوم. 9 موافق هرآنچه به تو نشان دهم از نمونة مسكن و نمونة جميع اسبابش ، همچنين بسازيد.
10 و تابوتي از چوب شطيم بسازند كه طولش دو ذارع و نيم ، و عرضش يك ذارع و نيم و بلنديش يك ذارع و نيم باشد.
11 و آن را به طلاي خالص بپوشان. آن را از درون و بيرون بپوشان ، و بر زبرش به هر طرف تاجي زرين بساز.
12 و برايش چهار حلقة زرين بريز ، و آنها را بر چهار قايمه اش بگذار ، دو حلقه بر يك طرفش و دو حلقه بر طرف ديگر.
13 و دو عصا از چوب شطيم بساز ، و آنها را به طلا بپوشان. 14 و آن عصاها را در حلقه هايي كه بر طرفين تابوت باشد بگذران ، تا تابوت را به آن بردارند.
15 و عصاها در حلقه هاي تابوت بماند و از آنها برداشته نشود.
16 و آن شهادتي را كه به تو مي دهم ، در تابوت بگذار. 17 و تخت رحمت را از طلاي خالص بساز. طولش دو ذارع و نيم ، و عرضش يك ذارع و نيم.
18 و دو كروبي از طلا بساز ، آنها را از چرخكاري از هر دو طرف تخت رحمت بساز. 19 و يك كروبي در اين سر و كروبي ديگر در آن سر بساز. كروبيان از تخت رحمت بر هر دو طرفش بساز. 20 و كروبيان بالهاي خود را بر ز ِب�ر آن پهن كنند ، و تخت رحمت را به بالهاي خود بپوشانند. و رويهاي ايشان بسوي يكديگر باشد ، و رويهاي كروبيان بطرف تخت رحمت باشد.
21 و تخت رحمت را بر روي تابوت بگذار و شهادتي را كه به تو مي دهم در تابوت بنه.
22 و آنجا با تو ملاقات خواهم كرد و از بالاي تخت رحمت از ميان دو كروبي كه بر تابوت شهادت مي باشند ، با تو سخن خواهم گفت ، دربارة همة اموري كه بجهت بني اسرائيل تو را امر خواهم فرمود.
23 و خواني از چوب شطيم بساز كه طولش دو ذارع ، و عرضش يك ذارع ، و بلنديش يك ذارع و نيم باشد. 24 و آن را به طلاي خالص بپوشان ، و تاجي از طلا به هر طرفش بساز. 25 و حاشيه اي به قدر چهار انگشت به اطرافش بساز ، و براي حاشيه اش تاجي زرين از هر طرف بساز.
26 و چهار حلقة زرين برايش بساز ، و حلقه ها را بر چهار گوشه قايمه اش بگذار.
27 و حلقه ها در برابر حاشيه باشد ، تا خانه ها باشد بجهت عصاها براي برداشتن خوان.
59