جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 57

1 اگر كسي گاوي يا گوسفندي بدزد ، و آن را بكشد يا بفروشد ، به عوض گاو پنج گاو و به عوض گوسفند بدهد.
2 اگر دزدي در دخنه كردن گرفته شود ، و او را بزنند بطوري كه بميرد ، باز خواست خون براي او نباشد.
3 اما اگر آفتاب بر او طلوع كرد ، باز خواست خون براي او هست. البته مكافات بايد داد ، و اگر چيزي ندارد ، به عوض دزدي كه كرد ، فروخته شود. 4 اگر چيزي دزديده شده ، از گاو يا الاغ يا گوسفند زنده در دست او يافت شود ، دو مقابل آن را رد كند.
5 اگر كسي مرتعي يا تاكستاني را بچراند ، يعني مواشي خود را براند تا مرتع ديگري را بچراند ، از نيكوترين مرتع و از بهترين تاكستان خود عوض بدهد. 6 اگر آتشي بيرون رود ، و خارها را فرا گيرد و بافه هاي غله يا خوشه هاي ناد روييده يا مزرعه اي سوخته گردد ، هركه آتش را افروخته است ، البته عوض بده.
7 اگر كسي پول يا اسباب نزد همساية خود امانت گذارد ، و از خانة آن شخص دزديده شود ، هرگاه دزد پيدا شود ، دو چندان رد نمايد.
8 و اگر دزد گرفته نشود ، آنگاه صاحب خانه را به حضور حكام بياورند ، تا حكم شود كه آيا دست خود را بر اموال همساية خويش دراز كرده است يا نه. 9 در هر خيانتي از گاو و الاغ و گوسفند و رخت و هر چيز گم شده ، كه كسي بر آن ادعا كند ، امر هر دو به حضور خدا برده شود ، و بر گناه هركدام كه خدا حكم كند ، دو چندان به همساية خود رد نمايد.
‎10‎ اگر كسي الاغي يا گاوي يا گوسفندي يا جانوري ديگر به همساية خود امانت دهد ، و آن بميرد يا پايش شكسته شود يا دزديده شود ، و شاهدي نباشد ،
‎11‎ قسم خداوند درميان هر دو نهاده شود ، كه دست خود را به مال همساية خويش دراز نكرده است. پس مالكش قبول بكند و او را عوض ندهد.
‎12‎ ليكن اگر از دزديده شد ، به صاحبش عوض بايد داد.
‎13‎ و اگر دريده شد ، آن را براي شهادت بياورد ، و براي دريده شده ، عوض ندهد. ‎14‎ و اگر كسي حيواناني از همساية خود را عاريت گرفت ، و پاي آن شكسته يا مرد ، و صاحبش همراهش نبود ، البته عوض بايد داد. ‎15‎ اما اگر صاحبش همراهش بود ، عوض نبايد داد ، و اگر كرايه شد ، براي كرايه آماده بود.
‎16‎ اگر كسي دختري را كه نامزد نبود فريب داده ، با او هم بستر شد ، البته مي بايد او را زن منكوحه خويش سازد. ‎17‎ و هرگاه پدرش راضي نباشد كه او را بدو دهد ، موافق مهر دوشيزه گان نقدي بدو بايد داد.
‎18‎ زن جادوگر را زنده مگذار.
‎19‎ هركه با حيواني مقاربت كند ، هر آينه كشته شود. ‎20‎ هركه براي خدايي غير از يهوه و بس قرباني گذراند ، البته هلاك گردد.
‎21‎ غريب را اذيت مرسانيد و بر او ظلم مكنيد ، زيرا كه در زمين مصر غريب بوديد.
‎22‎ بر بيوه زن و يتيم ظلم مكنيد.
‎23‎ و هرگاه بر او كردي ، و او نزد من فرياد برآورد ، البته فرياد او را مستجاب خواهم فرمود. ‎24‎ و خشم من مشتعل شود ، و شما را به شمشير خواهم كشت ، و زنان شما بيوه شود و پسران شما يتيم.
‎25‎ اگر نقدي به فقيري از قوم من كه همساية تو باشد قرض دادي ، مثل ربا خوار با او رفتار مكن و هيچ سود براو مگذار. ‎26‎ اگر رخت همسايه خود را به گرو گرفتي ، آن را قبل از غروب آفتاب بدو رد كن ،
هستم.
‎23‎
‎27‎ زيراكه آن فقط پوشش او و لباس براي بدن اوست ، پس در چه چيز بخوابد ؟ و اگر نزد من فرياد برآو�ر�د ، هر آينه اجابت خواهم فرمود ، زيرا كه من كريم
‎28‎ به خدا ناسزا مگو و رئيس قوم خود را لعنت مكن.
‎29‎ درآوردن نوبر غله و عسير رز خود تأخير منما. نخست زادة پسران خود را به من بده. ‎30‎ با گاوان و گوسفندان خود چنين بكن. هفت روز نزد مادر خود بماند و در روز هشتمين آن را به من بده.
‎31‎ و براي من مردان مقدس باشيد ، و گوشتي را كه در صحرا دريده شود مخوريد ، آن را نزد سگان بيندازيد.
1 خبر باطل را انتشار مده ، و با شريران همداستان مشو ، كه شهادت دروغ دهي.
2 پيروي بسياري براي عمل بد مكن ، و در مرافعه ، م ح ِض متابعت كثيري ، سخني براي انحراف حق مگو.
3 و در مرافعة فقير نيز طرفداري او منما. 4 اگر گاو يا الاغ دشمن خود را يافتي كه گم شده باشد ، البته آن را نزد او باز بياور. 5 اگر الاغ دشمن خود را زير بارش خوابيده يافتي ، و از گشادن او روگردان هستي ، البته آن را همراه او بايد بگشايي.
6 حق فقير خود را دعوي او منحرف مساز.
‎57‎