9
5 و بني اسرائيل گفتند: كيست از تمامي اسباط اسرائيل كه در جماعت نزد خداوند برنيامده است ؟ زيرا قسم سخت خورده ، گفته بودند كه هر كه به حضور خداوند به م�ص ْف َه نيايد ، البته كشته شود.
6 و بني اسرائيل دربارة برادر خود بنيامين پشيمان شده ، گفتند: امروز يك سبط از اسرائيل منقطع شده است. 7 براي بقية ايشان دربارة زنان چه كنيم ؟ زيرا كه ما به خداوند قسم خورده ايم كه از دختران خود به ايشان به زني ندهيم.
8 و گفتند: كدام يك از اسباط اسرائيل است كه به حضورخداوند به م�ص ْف َه نيامده است ؟ و اينك از يابيش ج ِل ْعاد كسي به اردو و جماعت نيامده بود. زيرا چون قوم شمرده شدند ، اينك از ساكنان يابيش ج ِل ْعاد احدي درآنجا نبود.
10 پس جماعت دوازده هزار نفر ازشجاع ترين قوم را به آنجا فرستاده ، و ايشان را امر گفتند: » برويد و ساكنان يابيش ج ِل ْعاد را با زنان و اطفال به دم شمشير بكشيد.
11 و آنچه بايد بكنيد اين است كه هر مردي را و هر زني را كه با مرد خوابيده است باشد ، هلاك كنيد.
12 و درميان ساكنان يابيش ج ِل ْعاد چهارصد دختر باكره كه با ذكوري نخوابيده و مردي را نشناخته بودند يافتند ، و ايشان را به اردو در شيلوه كه در زمين كنعان است ، آوردند.
13 و تمامي جماعت نزد بني بنيامين كه در صخرة رمون بودند فرستاده ، ايشان را به صلح دعوت كردند. 14 و در آن وقت بنيامينيان برگشتند و دختراني را كه از زنان يابيش ج ِل ْعاد زنده نگاه داشته بودند به ايشان دادند ، و باز ايشان را كفايت نكرد. 15 و قوم براي بنيامين پشيمان شدند ، زيرا خداوند در اسباط اسرائيل شقاق پيدا كرده بود.
16 و مشايخ جماعت گفتند: » دربارة زنان به جهت باقي ماندگان چه كنيم ، چونكه زنان از بنيامين منقطع شده اند ؟
17 و گفتند: ميراثي به جهت نجات يافتگان بنيامين بايد باشد تا سبطي از اسرائيل محو نشود. 18 اما ما دختران خود را به ايشان به زني نمي توانيم داد زيرا بني اسرائيل قسم خورده ، گفته اند ملعون باد كسي كه زني به بنيامين دهد.
19 و گفتند: اينك هر سال در شيلوه كه به طرف شمال بيت ئيل و به طرف مشرق راهي كه از بيت ئيل به شكيم مي رود ، و به سمت جنوبي لبونه است ، عيدي براي خداوند مي باشد.
20 پس بين بنيامين را امر فرموده ، گفتند: » برويد در تاكستانها در كمين باشيد ،
21 و نگاه كنيد و اينك اگر دختران شيلوه بيرون آيند تا با رقص كنندگان رقص كنند ، آنگاه از تاكستانها درآيند ، و از دختران شيلوه هركس زن خود را ربوده ، به زمين بنيامين برود.
22 و چون پدران و برادران ايشان آمده ، نزد ما شكايت كنند ، به ايشان خواهيم گفت ايشان را به خاطر ما ببخشيد ، چونكه ما براي هركس زنش را در جنگ نگاه نداشتيم ، و شما آنها را با ايشان نداديد ، الآن مجرم مي باشيد.
23 پس بنيامين چنين كردند ، و از رقص كنندگان ، زنان را برحسب شمارة خود گرفتند ، و ايشان را به يغما برده ، رفتند ، و به ملك خود برگشته ، شهرها را بنا كردند و در آنها ساكن شدند.
24 و در آن وقت بني اسرائيل هركس به سبط خود و به قبيلة خود روانه شدند ، و از آنجا هركس به ملك خود بيرون رفتند.
25 و در آن ايام در اسرائيل پادشاهي نبود و هركس آنچه درنظرش پسند مي آمد ، مي كرد.
211