جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس کتاب مقدّس؛ عهد عتیق؛ کامل | Page 174

است.
‎14‎ پس بامدادان ، شما موافق اسباط خود نزديك بياييد ، و چنين شود كه سبطي را كه خداوند انتخاب كند به قبيله هاي خود نزديك آيند ؛ و قبيله اي را خداوند انتخاب كند ، به خاندانهاي خود نزديك بيايند ؛ و خانداني را كه خداوند انتخاب كند به مردان خود نزديك آيند.
‎15‎ و هركه آن چيز حرام نزد او يافت شود ، با هر چه دارد به آتش سوخته شود ، زيرا كه عهد خداوند تجاوز نموده ، قباحتي در ميان اسرائيل به عمل آورده
‎16‎ پس يوشع بامدادان بزودي برخاسته ، اسرائيل را به اسباط ايشان نزديك آورد و سبط يهودا گرفته شد. ‎17‎ و قبيلة يهودا را نزديك آورد و قبيلة زار�حيان گرفته شد. پس قبيلة زار�حيان را به مردان ايشان نزديك آورد و َزب� دي گرفته شد.
‎18‎ و خاندان او را به مردان ايشان نزديك آورد و ع�خان بن َكر�مي ابن ز َب�دي بن زار�ح از سبط يهودا گرفته شد.
‎19‎ و يوشع به ع�خان گفت: » اي پسر من ، الآن يهوه خداي اسرائيل را جلال بده و نزد او اعتراف نما و مراخبر بده كه چه كردي و از ما مخفي مدار. ‎20‎ ع�خان در جواب يوشع گفت: في الواقع به ي�ه�و�ه خداي اسرائيل گناه كرده ، و چنين و چنان به عمل آورده ام.
‎21‎ چون در ميان غنيمت ردايي فاخر ش�نعاري و دويست مثقال نقره و يك شمش طلا كه وزنش پنجاه مثقال بود ديدم ، آنها را طمع ورزيده ، گرفتم ، و اينك در ميان خيمة من در زمين است و نقره زير آن مي باشد ‏.»‏
‎22‎ آنگاه يوشع رسولان فرستاد و به خيمه دويدند ، و اينك در خيمه او پنهان بود و نقره زير آن.
‎23‎ و آنها را از ميان خيمه گرفته ، نزد يوشع و جميع بني اسرائيل آوردند و آنها را به حضور خداوند نهادند. ‎24‎ و يوشع و تمامي بني اسرائيل با وي ، ع�خان پسر زار�ح و نقره و ردا و شمش طلا و پسرانش و دخترانش و گاوانش و حمارانش و گوسفندانش و خيمه اش و تمامي مايملكش را گرفته ، آنها را به وادي ع�خور بردند.
‎25‎ و يوشع گفت: » براي چه ما را مضطرب ساختي ؟ خداوند امروز تو را مضطرب خواهد ساخت ‏.»‏ پس تمامي اسرائيل او را سنگسار كردند و آنها را به آتش سوزانيدند و ايشان را به سنگها سنگسار كردند.
‎26‎ و تودة بزرگ از سنگها بر او برپا داشتند كه تا به امروز هست. و خداوند از شدت غضب خود برگشت ؛ بنابراين اسم آن مكان تا امروز وادي ع�خور ناميده شده است.
8 و خداوند به يوشع گفت: مترس و هراسان مباش. تمامي مردان جنگي را با خود بردار و برخاسته ، به عاي برو. اينك �مل�ك عاي و قوم او و شهرش و زمينش را به دست تو دادم.
2 و به عاي و و ملكش به طوري كه به اريحا و ملكش عمل نمودي بكن ، ليكن غنيمتش را با بهايمش براي خود به تاراج گيريد و در پشت شهر كمين ساز.
3 پس يوشع و جميع مردان جنگي برخاستند تا به عاي بروند. و يوشع سي هزار نفر از مردان دلاور انتخاب كرده ، ايشان را در شب فرستاد. 4 و ايشان را امر فرموده ، گفت: » اينك شما براي شهر در كمين باشيد ، يعني از پشت شهر و از شهر بسيار دور مرويد ، و همة شما مستعد باشيد.
5 و من و تمام قومي كه با منند ، نزديك شهر خواهيم آمد ، و چون مثل دفعة اول به مقابله ما بيرون آيند ، از پيش ايشان فرار خواهيم كرد. 6 و ما را تعاقب خواهند كرد تا ايشان را از شهر دور سازيم ، زيرا خواهند گفت كه مثل دفعة اول از حضور ما فرار مي كنند ؛ پس از پيش ايشان خواهيم گريخت.
بود.
رفت.
7 آنگاه از كمين گاه برخاسته ، شهر را گرفته باشيد ، پس شهر را به آتش بسوزانيد و موافق سخن خداوند به عمل آوريد. اينك شما را امر نمودم. 9 پس يوشع ايشان را فرستاد و به كمين گاه رفته ، در ميان بيت ئيل و عاي به طرف غربي عاي ماندند و يوشع آن شب را در ميان قوم بسر برد.
‎10‎ و يوشع بامدادان بزودي برخاسته ، قوم را صف آرايي نمود ، و او با مشايخ اسرائيل پيش روي قوم بسوي عاي روانه شدند.
‎11‎ و تمامي مردان جنگي كه با وي بودند روانه شده ، نزديك آمدند و در مقابل شهر رسيده ، به طرف شمال عاي فرود آمدند. و در ميان او و عاي وادي اي
‎12‎ و قريب به پنج هزار نفر گرفته ، ايشان را در ميان بيت ئيل و عاي به طرف غربي شهر در كمين نهاد.
‎13‎ پس قوم ، يعني تمامي لشكر كه به طرف شمالي شهر بودند و آناني را كه به طرف غربي شهر در كمين بودند قرار دادند ؛ و يوشع آن شب در ميان وادي
‎14‎ و چون ملك عاي اين را ديد او و تمامي قومش تعجيل نموده ، به زودي برخاستند ، و مردان شهر به مقابلة بني اسرائيل براي جنگ به جاي معين پيش عربه بيرون رفتند ؛ و او ندانست كه در پشت شهر براي وي در كمين هستند.
‎15‎ و يوشع و همة اسرائيل خود را از حضور ايشان منهزم ساخته ، به راه بيابان فرار كردند.
‎16‎ و تمامي قومي را كه در شهر بودند ندا در دادند تا ايشان را تعاقب كنند. پس يوشع را تعاقب نموده ، از شهر دور شدند. ‎17‎ و هيچكس در عاي و بيت ئيل باقي نماند كه از عقب بني اسرائيل بيرون نرفت ، و دروازه هاي شهر را باز گذاشته ، اسرائيل را تعاقب نمودند.
‎174‎