43 و قسمت جماعت از گوسفندان ، سيصد و سي و هفت هزار و پانصد راس بود. 44 و از گاوان سي و شش هزار راس.
45 و از الاغها ، سي هزار و پانصد راس.
46 و از انسان ، شانزده هزار نفر. 47 و موسي از قسمت بني اسرائيل يكي را كه از هر پنجاه گرفته شده بود ، چه از انسان و چه از بهايم گرفت ، و آنها را به لاوياني كه وديعت مسكن خداوند را نگاه مي داشتند ، داد ، چنانكه خداوند به موسي امر فرموده بود.
48 و رؤسايي كه بر هزاره هاي لشكر بودند ، سرداران هزاره ها با سرداران صدها نزد موسي آمدند. 49 و به موسي گفتند: بندگانت حساب مردان جنگي را كه زير دست ما مي باشند گرفتيم ، و از ما يك نفر مفقود نشده است. 50 پس ما از آنچه هر كس يافته است ، هديه اي براي خداوند آورده ايم ، از زيورهاي طلا و خلخالها و دست بندها وانگشترها و گوشواره ها و گردن بندها تا براي گناههاي ما به حضور خداوند كفاره شود.
51 و موسي و العازار كاهن ، طلا و همة زيورهاي مصنوعه را از ايشان گرفتند.
52 و تمامي طلاي هديه اي كه از سرداران هزاره ها و سرداران صد�ها براي خداوند گذرانيدند ، شانزده هزار و هفتصد و پنجاه مثقال بود.
53 زيرا كه هر يكي از مردان جنگي غنيمتي براي خود برده بودند. 54 و موسي و العازار كاهن ، طلا را از سرداران هزاره ها و صدها گرفته ، به خيمه اجتماع آوردند تا بجهت بني اسرائيل ، به حضور خداوند يادگار باشد.
32 1 و بني رؤبين و بني جاد را مواشي به نهايت بسيار و كثير بود. پس چون زمين ي�ع�زير و زمين جلعاد را ديدند كه اينك اين مكان ، مكان مواشي است ،
2 بني جاد و بني رؤبين نزد موسي و العازار كاهن و سروران جماعت آمده ، گفتند:
3 عطاروت و ديبون و ي�ْزير و ن ِمر�ه و ح�شبون و َال�عا َله َشبام و نبو و ب�عون ، 4 زميني كه خداوند پيش روي جماعت اسرائيل مفتوح ساخته است ، زمين مواشي است ، و بندگانت صاحب مواشي مي باشيم.
5 پس گفتند: اگر درنظر تو التفات يافته ايم ، اين زمين به بندگانت به ملكيت داده شود ، و ما را از اردن عبور مده. 6 موسي به بني جاد و بني رؤبين گفت: » آيا برادران شما به جنگ روند و شما اينجا بنشينيد ؟
7 چرا دل بني اسرائيل را افسرده مي كنيد تا به زميني كه خداوند به ايشان داده است ، عبور نكنند ؟ 8 به همين طور پدران شما عمل نمودند ، وقتي كه ايشان را از قاد�ش ب�رنيع براي ديدن زمين فرستادم.
9 به وادي اشكول رفته ، زمين را ديدند و دل بني اسرائيل را افسرده ساختند تا به زميني كه خداوند به ايشان داده بود ، داخل نشوند.
10 پس غضب خداوند در آن روز افروخته شد به حدي كه قسم خورده ، گفت:
11 البته هيچكدام از مرداني كه از مصر بيرون آمدند از بيست ساله و بالاتر آن زمين را كه براي ابراهيم و اسحاق و يعقوب قسم خوردم ، نخواهند ديد ، چونكه ايشان مرا پيروي كامل ننمودند ،
12 سواي كاليب بن ي� ُف َّنة ق�ن ِز ّي و ِيو َشع بن ن ُون ، چونكه ايشان خداوند را پيروي كامل نمودند.
13 پس غضب خداوند بر اسرائيل افروخته شده ، ايشان را چهل سال در بيابان آواره گردانيد ، تا تمامي آن گروهي كه اين شرارت را در نظر خداوند ورزيده بودند ، هلاك شدند.
14 و اينك شما به جاي پدران خود انبوهي از مردان خطاكار برپا شده ايد تا شدت غضب خداوند را براسرائيل باز زياده كنيد ؟
15 زيرا اگر از پيروي او رو بگردانيد بار ديگر ايشان را در بيابان ترك خواهد كرد وشما تمامي اين قوم راهلاك خواهيد ساخت .»
16 پس ايشان نزد وي آمده ، گفتند: » آغلها را اينجا براي مواشي خود و شهرها بجهت اطفال خويش خواهيم ساخت. 17 و خود مسلح شده ، حاضر مي شويم و پيش روي بني اسرائيل خواهيم رفت تا آنها را به مكان ايشان برسانيم. و اطفال ما از ترس ساكنان زمين در شهرهاي حصاردار خواهند ماند.
18 و تا هر يكي از بني اسرائيل ملك خود را نگرفته باشد ، به خانه هاي خود مراجعت نخواهيم كرد.
19 زيراكه ما با ايشان در آن طرف اردن و ماوراي آن ملك نخواهيم گرفت ، چونكه نصيب ما به اين طرف اردن به طرف مشرق به ما رسيده است. 20 و موسي به ايشان گفت: اگر اين كار را بكنيد و خويشتن را به حضور خداوند براي جنگ مهيا سازيد ،
21 و هر مرد جنگي از شما به حضور خداوند از اردن عبور كند تا او دشمنان خود را از پيش روي خود اخراج نمايد ،
22 و زمين به حضور خداوند مغلوب شود ، پس بعد از آن برگرديده ، به حضور خداوند و به حضور اسرائيل بي گناه خواهيد شد ، و اين زمين از جانب خداوند ملك شما خواهد بود.
23 و اگر چنين نكنيد ، اينك به خداوند گناه ورزيده ايد ، و بدانيد كه گناه شما ، شما را درخواهد گرفت. 24 پس شهرها براي اطفال و آغلها براي گله هاي خود بنا كنيد ، و به آنچه از دهان شما درآمد ، عمل نماييد.
132