27 و هداياي آردي و هداياي ريختني آنها براي گاوها و قوچها و بره ها به شمارة آنها برحسب قانون.
28 و يك بز نر بجهت قرباني گناه ، سواي قرباني سوختني دائمي و هدية آردي اش و هدية ريختني آن.
29 و در روز ششم ، هشت گاو جوان و دو قوچ و چهارده برة نرينة يك سالة يك سالة بي عيب. 30 و هداياي آردي و هداياي ريختني آنها براي گاوها و قوچها و بره ها به شماره آنها برحسب قانون.
31 و يك بز نر بجهت قرباني گناه سواي قرباني سوختني دائمي و هدية آرد اش و هداياي ريختني آن.
32 و در روز هفتم ، هفت گاو جوان ودو قوچ و چهارده برة نرينة يك ساله بي عيب.
33 و هداياي آردي و هداياي ريختني آنها براي گاوها و قوچها و بره ها به شمارة آنها برحسب قانون. 34 و يك بز نر بجهت قرباني گناه ، سواي قرباني سوختني دائمي و هدية آردي اش و هدية ريختني آن. 35 و در روز هشتم ، براي شما جشن مقدس باشد ؛ هيچ كار خدمت مكنيد.
36 و قرباني سوختني هدية آتشين عطر خوشبو براي خداوند بگذرانيد ، يك گاو جوان و يك قوچ و هفت برة نرينة يك سالة بي عيب. 37 و هداياي آردي و هداياي ريختني آنها براي گاو و قوچ و بره ها به شماره آنها برحسب قانون.
38 و يك بز نر براي قرباني گناه سواي قرباني سوختني دائمي ، با هدية آردي اش و هدية ريختني آن.
39 اينها را شما در موسمهاي خود براي خداوند بگذرانيد ، سواي نذرها و نوافل خود براي قرباني هاي سوختني و هداياي آردي و هداياي ريختني و ذبايح سلامتي خود.
30
40 پس برحسب هرآنچه خداوند به موسي امر فرموده بود ، موسي بني اسرائيل را اعلام نمود.
1 و موسي سروان اسباط بني اسرائيل را خطاب كرده ، گفت: اين است كاري كه خداوند امر فرموده است:
2 چون شخصي براي خداوند نذر كند يا ق َس�م خورد تا جان خود را به تكليفي الزام نمايد ، پس كلام خود را باطل نسازد ، بلكه برحسب هر آنچه از دهانش برآمد ، عمل نمايد.
3 و اما چون زن براي خداوند نذر كرده ، خود را در خانة پدرش در جواني اش به تكليفي الزام نمايد ، 4 و پدرش نذر او و تكليفي كه خود را بر آن الزام نموده ، شنيده باشد ، و پدرش دربارة او ساكت باشد ، آنگاه تمامي نذرهايش استوار ، و هر تكليفي كه خود را به آن الزام نموده باشد ، قايم خواهد بود.
5 اما اگر پدرش در روزي كه شنيد او را منع كرد ، آنگاه هيچ كدام از نذرهايش و از تكاليفش كه خود را به آن الزام نموده باشد ، استوار نخواهد بود و از اين جهت كه پدرش او را منع نموده است ، خداوند او را خواهد آمرزيد.
6 و اگر به شوهري داده شود ، و نذرهاي او يا سخني كه از لبهايش جسته ، و جان خود را به آن الزام نموده ، بر او باشد ،
7 و شوهرش شنيد و در روز شنيدنش به وي هيچ نگفت ، آنگاه نذرهايش استوار خواهد ماند.
8 ليكن اگر شوهرش در روزي كه آن را شنيد ، او را منع نمايد ، و نذري را كه بر او است يا سخني را كه از لبهايش جسته ، و خويشتن را به آن الزام نموده باشد ، باطل سازد ، پس خداوند او را خواهد آمرزيد.
بود.
31
9 اما نذر زن بيوه يا مطلقه ، در هر چه خود را به آن الزام نموده باشد ، بر وي استوار خواهد ماند.
10 و اما اگر زني در خانة شوهرش نذر كند ، يا خويشتن را با قسم به تكليفي الزام نمايد ،
11 و شوهرش بشنود و او را هيچ نگويد و منع ننمايد ، پس تمامي نذرهايش استوار و هر تكليفي كه خويشتن را به آن الزام نموده باشد ، قايم خواهد
12 و اما اگر شوهرش در روزي كه بشنود ، آنها را باطل سازد ، پس هر چه از لبهايش در آمده باشد دربارة نذرهايش يا تكاليف خود ، استوار نخواهد ماند. و چونكه شوهرش آن را باطل نموده است ، خداوند او را خواهد آمرزيد.
13 هر نذري و هر قسم الزامي را براي ذليل ساختن جان خود ، شوهرش آن را استوار نمايد ، و شوهرش آن را باطل سازد. 14 اما اگر شوهرش روز به روز به او هيچ نگويد ، پس همة نذرهايش و همة تكاليفش را كه بر وي باشد استوارنموده باشد ، چونكه در روزي كه شنيد به وي هيچ نگفت ، پس آنها را استوار نموده است.
15 و اگر بعد از شنيدن ، آنها را باطل نمود ، پس او گناه وي را متحمل خواهند بود.
16 اين است فرايضي كه خداوند به موسي امر فرمود ، درميان مرد و زنش و درميان پدر و دخترش ، در زمان جواني او در خانه پدر وي.
1 و خداوند موسي را خطاب كرده ، گفت:
» 2 انتقام بني اسرائيل را از مديانيان بگير ، و بعد از آن به قوم خود ملحق خواهي شد .» 3 پس موسي قوم را مخاطب ساخته ، گفت: از ميان خود مردان براي جنگ مهيا سازيد تا به مقابلة مديان برآيند ، و انتقام خداوند را از مديان بكشند. 4 هزار نفر از هر سبط از جميع اسباط اسرائيل براي جنگ بفرستيد.
130