جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «ضعف» | Página 2

10 : 12 را دوباره بخوانید (. به دلیل وجود این ضعف ها ما به پدر آسمانیمان وابسته می شویم . این ضعف ها موجب می شوند تا ما مغرور و متکبر نباشیم بلکه کمک می کند تا فروتن باشیم . این نقص ها ما را به خدایی که بر هر چیزی نظارت دارد ، محدود می کند .
جدعون موظف بود تا با مدیان مبارزه کند . او ارتشی 32000 نفره تشکیل داد . خدا تعداد آنها را به 300 نفر کاهش داد . از دید یک انسان می توانست مبارزه ای خطرناک باشد . ولی خدا به آنها گفت که اطمینان به خود موجب ضعف و شکست آنها می شود و تنها در صورتی می توانند نجات یابند که به قدرت خدا اطمنان داشته باشند .
یک برگ به تنهای می تواند خیلی ناچیز باشد اما اگر تعداد زیادی برگ بر روی ریل راه آهن قرار بگیرد می تواند موجب جلوگیری از حرکت قطار و اختلال در کار آن شود . یک ریسمان زمانی مقاوم است که رشته های نازک آن به هم پیچیده شده باشند . دانه های برفی که بسیار زیبا خلق شده اند ، به تنهایی بسیار سبک و ناچیز هستند اما وقتی با هم جمع می شوند می توانند موانع بسیار بزرگی را ایجاد کنند . بنابراین ضعف های ما نیز همین طور هستند . ضعف های ما به ما نشان می دهند چقدر به یکدیگر وابسته ایم و به یکدیگر نیاز داریم و موجب رابطه میان ایمانداران می شود . با درک ضعف هایمان می توانیم ظرفیت همدردی ، همدلی و همیاری را در خود افزایش دهیم . ما توانایی این را داریم تا با نشان دادن دلسوزی و توجه خود به ضعف های دیگران موجب رشد آنها شویم . اگر ما خادمانی در این دنیا باشیم ، دیگران می توانند از طریق ضعف های ما راهی برای بهبودی خود پیدا کنند .
آیا ممکن است عمیق ترین آسیب ها و نقص های ما ، یعنی همان چیز هایی که ما معمولا از آنها خجالت می کشیم و تمایلی به اشتراک گذاشتن آنها نداریم ، از نظر خدا ابزار مهمتر و قوی تری جهت کمک کردن به دیگران و بهبودی آنها باشد ؟
بیایید به افرادی بسیار بزرگ فکر کنیم و ببینیم با وجود ضعف هایی که داشتند باز هم خداوند همیشه با آنها بود :
موسی : ضعف او چه بود ؟ ضعف او ، خلق و خوی او بود . او یک مرد مصری را کشت . او صخره ای را برداشت و لوح هایی را که بر روی آن ده فرمان نوشته شده بود را شکست . ( اعداد 3 : 12 را بخوانید (.
جدعون : او سرشار از تزلزل بود و عزت نفس کمی داشت . ( داوران 12 : 6 را بخوانید (. ابراهیم : ترس ، ضعفِ‏ او بود . او 2 بار برای حفظ جانش گفت سارا خواهرش است . ( رومیان 12 : 4 را بخوانید (. داوود : زنا و قتل . ( اعمال رسولان .) 22 : 13 یوحنا : او پسر رعد نام داشت . ما او را به عنوان رسول عشق و محبت می شناسیم . ( مرقس 17 : 3 را بخوانید (. پطرس : او عیسی مسیح را انکار کرد ( لوقا 34-33 : 22 و لوقا 62-54 : 22 را بخوانید (.
یهوه خدا ضعف های ما را می گیرد و به قدرت و توانایی تبدیل می کند . ما باید راهنمایی های پطرس را بکار گیریم . او ضعف های خود را به اشتراک گذاشته و تظاهر را کنار گذاشت و اجازه نداد تا هیچ نقابی بر روی صورتش بماند تا همه بتوانند او را همان گونه که بود ، ببینند . ( رومیان 19 : 7 و 2 قرنتیان 9-8 : 1 را بخوانید .)
می دانم چیزی که در اینجا به شما منتقل می کنم یک وجه ترسناک از انسان ها است و می تواند برای شما شکست ، نا امیدی ، ترس و یا احساساتی که در صورت پس زده شدن از سمت کسی به شما دست می دهد را آشکار کند . اما با اعتراف به همه اینها استرس شما کاهش پیدا می کند . ترس ها از بین می رود و کم کم معنای آزادی را احساس می کنید . همه اینها درباره صادق بودن با ضعف های خود می باشد که می تواند به شما کمک کند تا فروتن و متواضع باشید .
دیدن نقاط قوت یک شخص در همه موارد به بقیه کمکی نمی کند و فقط موجب مخالفت ، بدگویی و تخریب آن شخص می شود . قدرت و توانایی باعث به وجود آمدن رقابت می شود اما ضعف ها و نقص ها موجب مشارکت و وابستگی شده و با وجود این ضعف ها شما می توانید حس کنید که در رابطه خاص با دیگران هستید . اگر می خواهیم رشد کرده و به فردی قوی تبدیل شویم باید صادقانه اعتماد خود را به دیگران نشان داده و به آنها ثابت کنیم که از ضعف هایمان ترسی نداریم . با این کار به برادران ، خواهران و کسانی که به آنها بشارت می دهیم نزدیک تر می شویم و امید داریم که بتوانیم بر روی آنها تاثیری مثبت داشته باشیم . این همان ماموریت عیسی مسیح بود و در نحوه زندگی او و بشارت به اطرافیانش مشخص دیده می شد . آیا عیسی مسیح هم نقص و ضعف داشت ؟ ( یوحنا 16-13 : 2 را بخوانید (. جواب این سوال مطمئنا مثبت است . در این آیات می توانیم حس عصبانیت و تعصب او را ببینیم . زمانیکه خانه پدرش به جایگاه دزدان و فروشندگان تبدیل