یهودیان یک پادشاه می خواهند
نزدیک به چهار صد سال گذشت. در طول آن سالها ، خدا براي حکمرانی بر دوازده قبیلۀ اسرائیل ، داورانی منصوب کرد.) نسل یعقوب به دوازده گروه خانواده تقسیم شدند که هر کدام از آنها یک قبیله نام داشتند). اما یهودي ها ناراضی شدند و مثل ملتهاي اطراف خود ، پادشاه خواستند. آنها با این خواستۀ خود ، از تصدیق کردن خدا به عنوان پادشاه خود سر باز زدند.
وقتی سموئیل ، داور آنها ، به خدا گفت که آنها چگونه خواستار یک پادشاه شدند ، خدا گفت: " آواز قوم را در هرچه به تو گفتند بشنو ، زیرا که تو را ترك نکردند بلکه مرا ترك کردند تا برایشان پادشاهی ننمایم ") اول سموئیل باب ، 8 آیۀ( 7
خدا خواستۀ آنها را اجرا کرد و پادشاهی که می خواستند به آنها داد. ممکن است علاقمند باشید داستان مسح شاؤل ، اولین پادشاه اسرائیل را خودتان بخوانید. می توانید آن را در اول سموئیل ، باب 8 و 9 پیدا کنید.
پادشاهیِ تقسیم شده
شاؤل توسط داوود ، پادشاه بزرگ) که در درس هاي بعدي بیشتر دربارة آن می شنویم( تحت تعقیب بود. بعد از مدت طولانی
40 سال سلطنت ، داوود درگذشت ، و پسر او سلیمان پادشاه شد. سلیمان بسیار ثروتمند بود و مالیاتهاي نسبتاً سنگینی از مردم می گرفت. این موضوع باعث نارضایتی مردم شد و وقتی سلیمان مرد آنها به پسرش رحبعام روي آوردند و از او تقاضا کردند بار مسئولیت آنها را سبکتر کند. می توانید این موضوع را در اول پادشاهان ، باب 12 بخوانید که چگونه رحبعام صحبت دوست جوان خود را به نصیحت مردي سالخورده و دانا که مشاور پدرش بود ، ترجیح داد.
وقتی مردم نزد رحبعام پادشاه رفتند تا پاسخ او را به تقاضاي خود بشنوند ، او با نادانی بسیار به آنها پاسخ داد. در اول پادشاهان باب ، 12 آیۀ 13و14 می خوانیم که " پادشاه با خشونت به مردم پاسخ داد " و گفت: " پدرم یوغ شما را سنگین ساخت ، اما من یوغ شما را زیاده خواهم گردانید. پدرم شما را به تازیانه تنبیه مینمود اما من شما را با عقربها تنبیه خواهم کرد."
جاي تعجب نیست که مردم بر چنین پادشاهی طغیان کردند! 10 قبیله از قبایل اسرائیل از آنجا خارج شده و براي خود حکومتی با پادشاهی یربعام تشکیل دادند. فقط قوم یهودا که متعلق به رحبعام بود و قبیلۀ کوچک بنیامین ، به او وفادار ماندند.
مدتی طولانی بعد از این ، در کتاب مقدس 2 تاریخ پهلو به پهلو داریم. تاریخ 10 قبیله که اغلب به عنوان " اسرائیل " یا پادشاهی شمالی شناخته شده اند) زیرا آنها در بخش شمالی سرزمین زندگی می کردند( و دو قبیلۀ دیگر که به " یهودا " یا پادشاهی جنوبی معروف بود.
نافرمانی دائمی یهودیان
در اولین و دومین کتاب پادشاهان ، داستان غم انگیزي می خوانیم از اینکه چگونه مردم دائماً خدا را فراموش کرده و راه او را ترك کردند. در نهایت ، همه چیز بسیار بد شد بطوریکه خدا گفت مردم را مجازات خواهد کرد ، همانطور که همیشه به آنها هشدار داده بود. مثل به بردگی گرفته شدن آنها در سرزمین خودشان.
می توانید این مطالب را در دوم تواریخ ، باب ، 36 آیۀ 15و16 ببینید. اینکه چگونه خدا همه چیز را به گونه اي ترتیب داد تا
19