جزو «بیست و دو» درس آموزشی از کتاب مقدّس «امید برای فردا» | страница 2

غزل غزل های سلیمان موضوع داماد را مطرح می کند .، نجات دهنده ما در زمان پادشاهی ، عروس یا کلیسای او در جشن عروسی ، مقدسین ابدی همراه با سرورمان عیسی مسیح و میل و امید همه ما . اعیاد مختلفی جهت یادآوری نعمت های خدا به قوم بنی اسرائیل داده شده بود . عید فِصَح جهت یادآوری آنها برای رهایی قوم از قرن ها بردگی در مصر بود و ما هر هفته مراسم عشای ربانی را جهت یادآوری امید رهاییمان از گناه و مرگ برگزار می کنیم . ما در کلام خدا ، نقشه و طرحی که او آماده کرده است را می بینیم ، نقشه ای که موجب آشتی مردان و زنان گناهکار با او می شود ، و ما بعنوان خواهران و برادران دارای این امتیاز و افتخار هستیم که در این طبیعت الهی که در بر دارده و منعکس کننده چهره خداست ، شریک هستیم . در مطالعه امروزمان در اعمال رسولان ، پولس و سیلاس با مردی جوان به نام تیموتائوس همراه شده و در سفر بشارتی خود به سمت دِربه و لستره رفتند ، جاییکه خواندیم تعدادی از ایمانداران در آنجا رشد کردند .
" و کلیساها در ایمان استوار می شدند و روز به روز در شماره افزوده می گشتند ." ( اعمال رسولان ) 5 : 16 در طول این مسیر الهی کلام انجیل به سمت غرب به اروپا رفت و در آیه ، 10 لوقا نیز به این سفر بشارتی پیوست . آنها ابتدا از مکادونیه دیدن کردند ، جاییکه هیچ پرستشگاهی در آنجا وجود نداشت و بنابراین هیچ مخالفی از افراد یهودی در آنجا وجود نداشت . پس از آن به سمت فیلِپی ، در ولایتی رومی که در آنجا چهار واقعه برای ما ثبت شده است ، رفتند . تغییر ایمان لیدیه ، زنی که اهل آن محل نبود و اهل طیاتیرا ( آسیا ) و فروشنده ارغوان بود ، به عبارتی زیبا که در اینجا ثبت شده است می رسیم – " او خداپرست بود و خدا دل او را گشود ". لیدیه و اهل خانه اش افرادی سرشار از امید بودند . پولس و سیلاس بعدها دستگیر شدند ، رنج کشیدند و بی رحمانه مجازات شدند و بدون قانون زندانی شدند و به همین دلیل هم سلولی های او نیز ایماندار شدند . و سپس نه تنها زندانیان بلکه همه اهل خانه آنها نیز به عیسی مسیح ایمان آورده و تعمید گرفتند و در آنجا به عضوی از کلیسا تبدیل شدند . ما می توانیم سخنان پولس در رابطه با این رفتار بد را در رساله اول تسالونیکیان 2 : 2 پیدا کنیم .
" بلکه هر چند قبل از آن در فیلپی زحمت کشیده و بی احترامی دیده بودیم ، چنانکه اطلاع دارید ، لیکن در خدای خود دلیری کردیم تا
انجیل خدا را با جد و جهد شدید به شما اعلام نماییم ." امید بود که پولس را در بشارت پیام انجیل پیش برد . با رحمت خدا ، آنها در فیلِپی برای ادامه کار ، نجات پیدا کردند . پس از آن پولس و یارانش به سمت تسالونیکی ، پایتخت مکادونیه که در 90 مایلی بزرگراه اصلی شرق-‏ غرب وجود دارد ، رفتند . راهی که به جاده
Egnation معروف است و پولس فکر می کرد زجر کشیدن و مرگ عیسی مسیح در هدف رستگاری خدا لازم بود . اما یهودیان تسالونیکی ، که حدودا 50 مایل دورتر بودند ، آمدند و یهودیان محلی آنجا را خشمگین ساختند و به مخالفت با پولس پرداختند ، آنطور که ایمانداران جهت حفظ امنیت پولس او را از آنجا دور کردند و سیلاس و تیموتائوس برای مدتی جهت تشویق کسانیکه ممکن بود کلام را بشنوند ، در آنجا ماندند . در باب 17 پولس را در آتِن می بینیم ، جاییکه پر از افرادی بود که بت ها را می پرستیدند . او در میان پیشکش های بسیار برای خدای ناشناخته ، بُتی را یافت و او فرصت را غنیمت شمرد تا به کسانی که می خواستند درباره خدای ناشناخته بشنوند ، بگوید . خدایی که امید را به وجود آورد . در کوه مریخ
( اعمال رسولان ) 22 : 17
او درباره خدای واقعی در آسمان ، خالق و زندگی دهنده و از فرزندش عیسی مسیح گفت که چگونه برای گناهان آنها راضی به مرگ بود ، کسی که از مرگ برخیزانده شد ، پسر او ، کسی که باز می گردد و جهان را در عدالت داوری می کند . رستاخیز عیسی مسیح تضمین خدا به آنها و به همه مردان و زنان است . و این امید ماست ، نه تنها برای فردا یا روزهای بعد ، بلکه برای همیشه . این برای ما خواهران و برادران امتیازی است و البته این دلیلی است که به خاطر آن هر هفته زندگی ، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح را به خاطر می آوریم . به همین دلیل پولس به ایمانداران اَفَسُس نوشت :
" تا چشمان دل شما روشن گشته ، بدانید که امید دعوت او چیست و کدام است دولت جلال میراث او در مقدسین " ( افسسیان ) 18 : 1 با نان و شرابی که در کنار خود داریم با امید در پای صلیب می ایستیم . ما مردی را می بینیم که بی رحمانه با او رفتار شد و به خاطر بخشش گناهان ما و آشتی دوباره ما با پدر آسمانیمان کشته شد و سوالاتمان را می پرسیم .
" به خاطر وجود من زخم خوردی ؟ راهی نبود تا انسانیت نجات یابد ، که تو قربانی شوی برای باور ما ؟ سرورم بگذار تا غم هایت را بفهمم ، درد هایت را نشانه ای کنم تا در جهانیکه پرسه می زنم هیچ غافلی نباشد . بلکه با بخششی که تو به ارمغان آورده ای ، و با ایثار تو آشیانه جاودانه را بیابیم ." ( از سرود پرستشی شماره ، 221 برادر ) L . G . Sargent
( سپ از اجرای مراسم نان و شراب ، همچنین بر سرود پرستشی " 88 وفاداری تو عظیم است " نیز تامل کنید (.
Brother Desmond Moore : Porthleven U . K . 06.05.18