غزل غزل های سلیمان موضوع داماد را مطرح می کند.، نجات دهنده ما در زمان پادشاهی ، عروس یا کلیسای او در جشن عروسی ، مقدسین ابدی همراه با سرورمان عیسی مسیح و میل و امید همه ما. اعیاد مختلفی جهت یادآوری نعمت های خدا به قوم بنی اسرائیل داده شده بود. عید فِصَح جهت یادآوری آنها برای رهایی قوم از قرن ها بردگی در مصر بود و ما هر هفته مراسم عشای ربانی را جهت یادآوری امید رهاییمان از گناه و مرگ برگزار می کنیم. ما در کلام خدا ، نقشه و طرحی که او آماده کرده است را می بینیم ، نقشه ای که موجب آشتی مردان و زنان گناهکار با او می شود ، و ما بعنوان خواهران و برادران دارای این امتیاز و افتخار هستیم که در این طبیعت الهی که در بر دارده و منعکس کننده چهره خداست ، شریک هستیم. در مطالعه امروزمان در اعمال رسولان ، پولس و سیلاس با مردی جوان به نام تیموتائوس همراه شده و در سفر بشارتی خود به سمت دِربه و لستره رفتند ، جاییکه خواندیم تعدادی از ایمانداران در آنجا رشد کردند.
" و کلیساها در ایمان استوار می شدند و روز به روز در شماره افزوده می گشتند."( اعمال رسولان) 5: 16 در طول این مسیر الهی کلام انجیل به سمت غرب به اروپا رفت و در آیه ، 10 لوقا نیز به این سفر بشارتی پیوست. آنها ابتدا از مکادونیه دیدن کردند ، جاییکه هیچ پرستشگاهی در آنجا وجود نداشت و بنابراین هیچ مخالفی از افراد یهودی در آنجا وجود نداشت. پس از آن به سمت فیلِپی ، در ولایتی رومی که در آنجا چهار واقعه برای ما ثبت شده است ، رفتند. تغییر ایمان لیدیه ، زنی که اهل آن محل نبود و اهل طیاتیرا( آسیا) و فروشنده ارغوان بود ، به عبارتی زیبا که در اینجا ثبت شده است می رسیم – " او خداپرست بود و خدا دل او را گشود ". لیدیه و اهل خانه اش افرادی سرشار از امید بودند. پولس و سیلاس بعدها دستگیر شدند ، رنج کشیدند و بی رحمانه مجازات شدند و بدون قانون زندانی شدند و به همین دلیل هم سلولی های او نیز ایماندار شدند. و سپس نه تنها زندانیان بلکه همه اهل خانه آنها نیز به عیسی مسیح ایمان آورده و تعمید گرفتند و در آنجا به عضوی از کلیسا تبدیل شدند. ما می توانیم سخنان پولس در رابطه با این رفتار بد را در رساله اول تسالونیکیان 2: 2 پیدا کنیم.
" بلکه هر چند قبل از آن در فیلپی زحمت کشیده و بی احترامی دیده بودیم ، چنانکه اطلاع دارید ، لیکن در خدای خود دلیری کردیم تا
انجیل خدا را با جد و جهد شدید به شما اعلام نماییم." امید بود که پولس را در بشارت پیام انجیل پیش برد. با رحمت خدا ، آنها در فیلِپی برای ادامه کار ، نجات پیدا کردند. پس از آن پولس و یارانش به سمت تسالونیکی ، پایتخت مکادونیه که در 90 مایلی بزرگراه اصلی شرق- غرب وجود دارد ، رفتند. راهی که به جاده
Egnation معروف است و پولس فکر می کرد زجر کشیدن و مرگ عیسی مسیح در هدف رستگاری خدا لازم بود. اما یهودیان تسالونیکی ، که حدودا 50 مایل دورتر بودند ، آمدند و یهودیان محلی آنجا را خشمگین ساختند و به مخالفت با پولس پرداختند ، آنطور که ایمانداران جهت حفظ امنیت پولس او را از آنجا دور کردند و سیلاس و تیموتائوس برای مدتی جهت تشویق کسانیکه ممکن بود کلام را بشنوند ، در آنجا ماندند. در باب 17 پولس را در آتِن می بینیم ، جاییکه پر از افرادی بود که بت ها را می پرستیدند. او در میان پیشکش های بسیار برای خدای ناشناخته ، بُتی را یافت و او فرصت را غنیمت شمرد تا به کسانی که می خواستند درباره خدای ناشناخته بشنوند ، بگوید. خدایی که امید را به وجود آورد. در کوه مریخ
( اعمال رسولان) 22: 17
او درباره خدای واقعی در آسمان ، خالق و زندگی دهنده و از فرزندش عیسی مسیح گفت که چگونه برای گناهان آنها راضی به مرگ بود ، کسی که از مرگ برخیزانده شد ، پسر او ، کسی که باز می گردد و جهان را در عدالت داوری می کند. رستاخیز عیسی مسیح تضمین خدا به آنها و به همه مردان و زنان است. و این امید ماست ، نه تنها برای فردا یا روزهای بعد ، بلکه برای همیشه. این برای ما خواهران و برادران امتیازی است و البته این دلیلی است که به خاطر آن هر هفته زندگی ، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح را به خاطر می آوریم. به همین دلیل پولس به ایمانداران اَفَسُس نوشت:
" تا چشمان دل شما روشن گشته ، بدانید که امید دعوت او چیست و کدام است دولت جلال میراث او در مقدسین "( افسسیان) 18: 1 با نان و شرابی که در کنار خود داریم با امید در پای صلیب می ایستیم. ما مردی را می بینیم که بی رحمانه با او رفتار شد و به خاطر بخشش گناهان ما و آشتی دوباره ما با پدر آسمانیمان کشته شد و سوالاتمان را می پرسیم.
" به خاطر وجود من زخم خوردی ؟ راهی نبود تا انسانیت نجات یابد ، که تو قربانی شوی برای باور ما ؟ سرورم بگذار تا غم هایت را بفهمم ، درد هایت را نشانه ای کنم تا در جهانیکه پرسه می زنم هیچ غافلی نباشد. بلکه با بخششی که تو به ارمغان آورده ای ، و با ایثار تو آشیانه جاودانه را بیابیم."( از سرود پرستشی شماره ، 221 برادر) L. G. Sargent
( سپ از اجرای مراسم نان و شراب ، همچنین بر سرود پرستشی " 88 وفاداری تو عظیم است " نیز تامل کنید(.
Brother Desmond Moore: Porthleven U. K. 06.05.18