FCHD OPVBIBLE | Page 1038

‫زرﮔﺮی را اﺟﯿﺮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺧﺪاﯾﯽ از آن ﺑﺴﺎزد ﭘﺲ ﺳﺠﺪه ﮐﺮده، ﻋﺒﺎدت ﻧﯿﺰ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. 7آن را ﺑﺮ‬ ‫دوش ﺑﺮداﺷﺘﻪ، ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ و ﺑﻪ ﺟﺎﯾﺶ ﻣﯽﮔﺬارﻧﺪ و او ﻣﯽاﯾﺴﺘﺪ و از ﺟﺎی ﺧﻮد ﺣﺮﮐﺖ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﮐﺮد.‬ ‫ﻧﺰد او اﺳﺘﻐﺎﺛﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ اﻣﺎ ﺟﻮاب ﻧﻤﯽدﻫﺪ و اﯾﺸﺎن را از ﺗﻨﮕﯽ اﯾﺸﺎن ﻧﺘﻮاﻧﺪ رﻫﺎﻧﯿﺪ.‬ ‫8اﯾﻦ را ﺑﯿﺎد آورﯾﺪ و ﻣﺮداﻧﻪ ﺑﮑﻮﺷﯿﺪ. و ای ﻋﺎﺻﯿﺎن آن را در دل ﺧﻮد ﺗﻔﮑﺮ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ!‬ ‫9ﭼﯿﺰﻫﺎی اول را از زﻣﺎن ﻗﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﯾﺎد آورﯾﺪ. زﯾﺮا ﻣﻦ ﻗﺎدر ﻣﻄﻠﻖ ﻫﺴﺘﻢ و دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺴﺖ. ﺧﺪا‬ ‫ﻫﺴﺘﻢ و ﻧﻈﯿﺮ ﻣﻦ ﻧﯽ. 01آﺧﺮ را از اﺑﺘﺪا و آﻧﭽﻪ را ﮐﻪ واﻗﻊ ﻧﺸﺪه از ﻗﺪﯾﻢ ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﻢ و ﻣﯽﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ‬ ‫اراده ﻣﻦ ﺑﺮﻗﺮار ﺧﻮاﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ و ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺴﺮت ﺧﻮﯾﺶ را ﺑﺠﺎ ﺧﻮاﻫﻢ آورد. 11ﻣﺮغ ﺷﮑﺎری را از‬ ‫ﻣﺸﺮق و ﻫﻢ ﻣﺸﻮرت ﺧﻮﯾﺶ را از ﺟﺎی دور ﻣﯽﺧﻮاﻧﻢ. ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ و اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺠﺎ ﺧﻮاﻫﻢ آورد و ﺗﻘﺪﯾﺮ‬ ‫ﻧﻤﻮدم و اﻟﺒﺘﻪ ﺑﻪ وﻗﻮع ﺧﻮاﻫﻢ رﺳﺎﻧﯿﺪ. 21ای ﺳﺨﺘﺪﻻن ﮐﻪ از ﻋﺪاﻟﺖ دور ﻫﺴﺘﯿﺪ ﻣﺮا ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ.‬ ‫31ﻋﺪاﻟﺖ ﺧﻮد را ﻧﺰدﯾﮏ آوردم و دور ﻧﻤﯽﺑﺎﺷﺪ و ﻧﺠﺎت ﻣﻦ ﺗﺄﺧﯿﺮ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻧﻤﻮد و ﻧﺠﺎت را ﺑﻪ‬ ‫ﺟﻬﺖ اﺳﺮاﺋﯿﻞ ﮐﻪ ﺟﻼل ﻣﻦ اﺳﺖ در ﺻﻬﯿﻮن ﺧﻮاﻫﻢ ﮔﺬاﺷﺖ.‬ ‫74‬ ‫ای ﺑﺎﮐﺮه دﺧﺘﺮ ﺑﺎﺑﻞ ﻓﺮود ﺷﺪه، ﺑﺮ ﺧﺎک ﺑﻨﺸﯿﻦ و ای دﺧﺘﺮ ﮐﻠﺪاﻧﯿﺎن ﺑﺮ‬ ‫زﻣﯿﻦ ﺑﯽﮐﺮﺳﯽ ﺑﻨﺸﯿﻦ زﯾﺮا ﺗﻮ را دﯾﮕﺮ ﻧﺎزﻧﯿﻦ و ﻟﻄﯿﻒ ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ ﺧﻮاﻫﻨﺪ. 2دﺳﺘﺎس را ﮔﺮﻓﺘﻪ، آرد را‬ ‫ﺧﺮد ﮐﻦ. ﻧﻘﺎب را ﺑﺮداﺷﺘﻪ، داﻣﻨﺖ را ﺑﺮ ﮐﺶ و ﺳﺎﻗﻬﺎ را ﺑﺮﻫﻨﻪ ﮐﺮده، از ﻧﻬﺮﻫﺎ ﻋﺒﻮر ﮐﻦ. 3ﻋﻮرت‬ ‫ﺗﻮ ﮐﺸﻒ ﺷﺪه، رﺳﻮاﯾﯽ ﺗﻮ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﻣﻦ اﻧﺘﻘﺎم ﮐﺸﯿﺪه، ﺑﺮ اﺣﺪی ﺷﻔﻘﺖ ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﻧﻤﻮد. 4و اﻣﺎ‬ ‫ﻧﺠﺎت دﻫﻨﺪه ﻣﺎ اﺳﻢ او ﯾﻬﻮه ﺻﺒﺎﯾﻮت و ﻗﺪوس اﺳﺮاﺋﯿﻞ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. 5ای دﺧﺘﺮ ﮐﻠﺪاﻧﯿﺎن ﺧﺎﻣﻮش‬ ‫ﺑﻨﺸﯿﻦ و ﺑﻪ ﻇﻠﻤﺖ داﺧﻞ ﺷﻮ زﯾﺮا ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﺗﻮ را ﻣﻠﮑﻪ ﻣﻤﺎﻟﮏ ﻧﺨﻮاﻫﻨﺪ ﺧﻮاﻧﺪ. 6ﺑﺮ ﻗﻮم ﺧﻮد ﺧﺸﻢ‬ ‫ﻧﻤﻮده و ﻣﯿﺮاث ﺧﻮﯾﺶ را ﺑﯽﺣﺮﻣﺖ ﮐﺮده، اﯾﺸﺎن را ﺑﻪ دﺳﺖ ﺗﻮ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻧﻤﻮدم. ﺑﺮ اﯾﺸﺎن رﺣﻤﺖ‬ ‫ﻧﮑﺮده، ﯾﻮغ ﺧﻮد را ﺑﺮ ﭘﯿﺮان ﺑﺴﯿﺎر ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺳﺎﺧﺘﯽ. 7و ﮔﻔﺘﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ اﺑﺪ ﻣﻠﮑﻪ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻮد. و اﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ‬ ‫را در دل ﺧﻮد ﺟﺎ ﻧﺪادی و ﻋﺎﻗﺒﺖ آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﯾﺎد ﻧﯿﺎوردی.‬ ‫8ﭘﺲ اﻵن ای ﮐﻪ در ﻋﺸﺮت ﺑﺴﺮ ﻣﯽﺑﺮی و در اﻃﻤﯿﻨﺎن ﺳﺎﮐﻦ ﻫﺴﺘﯽ اﯾﻦ را ﺑﺸﻨﻮ. ای ﮐﻪ‬ ‫در دل ﺧﻮد ﻣﯽﮔﻮﯾﯽ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ و ﻏﯿﺮ از ﻣﻦ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺴﺖ و ﺑﯿﻮه ﻧﺨﻮاﻫﻢ ﺷﺪ و ﺑﯽاوﻻدی را‬ ‫ﻧﺨﻮاﻫﻢ داﻧﺴﺖ. 9ﭘﺲ اﯾﻦ دو ﭼﯿﺰ ﯾﻌ